باطن, تأثيرى بسزا نيست, اگر نگوييم اصلاً و رأساً نيست و يا از قبيل تاريخ الاخلاق است… ۱
2. اهميّت اصلاح نفس
هركس كتابهاى اخلاقى حضرت امام(ره) را مرور كند, به اين حقيقت مى رسد كه ايشان به مثابه طبيبى غمخوار, نسبت به بيمارى اخلاقى انسانها, دغدغه خاطر دارد و پى در پى, تلاش مى كند كه بيمار خود را در ابتدا متوجّه بيمارى خود سازد; آن گاه ميزان خطر و زيان آن بيمارى را گوشزد كند و سپس با ارائه راه علاج, اصرار ورزد كه او را گريزى از آن نيست; چه در غير اين صورت, هلاكت ابدى متوجّه او خواهد بود. بارى! اين صفتِ معلّمان الهى و مربّيان روحانى است كه براى اصلاح دنيا و آخرت خلق, چنين دغدغه اى دارند. خداى متعال درباره نخستين طبيب معنوى اسلام, يعنى پيامبر اكرم, چنين مى فرمايد:
لقد جائكم رسول من أنفسكم عزيز عليه ما عنتّم حريص عليكم بالمؤمنين رئوف رحيم.۲
۰.و حضرت امير(ع) درباره پيامبر اكرم مى فرمايد:طبيب دوّار بطبّه قد أحكم مراهمه و أحمى مواسمه. ۳
۰.طبيبى كه بر سرِ بيماران, گردان است و مرهم او, بيمارى را بهترين درمان و [آنجا كه دارو سودى ندهد], داغ او سوزان.
جاى جاى «شرح حديث جنود عقل و جهل», لبالب است از نصايح هشدار دهنده و خير خواهانه حضرت امام(ره) براى همگان. ايشان مى فرمايد:
هان اى عزيز! اگر انسان اين مطالبى را كه به موازين برهانيّه, پيش اهلش ثابت و