نگاهي به كتاب«شرح حديث جنود عقل و جهل» - صفحه 180

برداريم؟ سرمايه جوانى را به رايگان از دست داديم و با غرور نفس و شيطان, جوانى را كه بايد با آن سعادتهاى دو جهان را تهيّه كنيم, از كف نهاديم. اكنون نيز درصدد اصلاح برنمى آييم تا سرمايه حيات هم از دست برود و با خسران تامّ و شقاوت كامل, از اين دنيا منتقل شويم. ۱

3. اخلاق, قابل تغيير است

چنانكه از عبارت مرحوم نراقى (اختلف الأوائل فى امكان ازالة الأخلاق وعدمه) ۲ برمى آيد, بحث از امكان تغيير صفات و ملكات اخلاقى, داراى پيشينه كهن است. استدلال مخالفانِ امكان تحوّل اخلاقى, افزون بر برخى ادلّه نقلى, اين ادّعاست كه صفات اخلاقى, طبيعى است; يعنى همگام با مزاج و طبيعت آدمى است و از اين رو, ازاله آن, محال است. ۳
از جمله ادلّه نقلى اين دسته از بزرگان, اين روايت از پيامبر اكرم است كه در آن آمده:
الناس معادن كمعادن الذهب والفضة خيارهم فى الجاهلية خيارهم فى الاسلام ۴ .
مردم به سان معادن طلا و نقره اند. نيكانشان در دوران جاهليت, نيكان در اسلام اند.
بر اين ادّعا, پاسخهاى متقنى در كتب اخلاق آمده است; ۵ چرا كه فلسفه ارسال پيامبران و تشريع شرايع و نظام اخلاقى, اصلاح جامعه بشرى و تصفيه نفوس و زمينه سازى براى بهره مندى آنها از سعادت جاودان اخروى عنوان شده است و اگر قرار باشد تربيت اخلاقى, محال باشد و صفات و ملكات اخلاقى, ثابت و لايتغيّر باشد, نتيجه

1.همان, ص۳۴۵.

2.جامع السعادات, ملا مهدى نراقى, ج۱, ص۲۲.

3.همان, ص۲۴.

4.همان جا.

5.همان, ص۲۴; همچنين ر.ك: احياء علوم الدين, ابوحامد الغزالى, ج۳, ص۵۵.

صفحه از 203