نگاهي به كتاب«شرح حديث جنود عقل و جهل» - صفحه 191

كه عشق به كمال است, و فطرت فرعى كه تنفّر از نقص است و ساير فطريات آدمى, از اين دو فطرتْ نشئت يافته است:
… حق ـ تبارك و تعالى ـ با عنايت و رحمت خود, به يد قدرت خود كه طينت آدمِ اوّل را مخمّر فرمود, دو فطرت و جبلّت به آن مرحمت نمود: يكى اصلى و ديگر تَبَعي… و آن دو فطرت, اصل و پايه جميع فطرياتى است كه در انسانْ مخمّر است و ديگر فطريات, شاخه ها و اوراق آن است. يكى از آن دو فطرت كه سِمت اصليت دارد, فطرت عشق به كمال مطلق و خير و سعادت مطلقه است كه در كانون جميع سلسله بشر, از سعيد و شقى و عالم و جاهل و عالى و دانى, مخمّر و مطبوع است… و ديگرى از آن دو فطرت كه سمت فرعيت و تابعيت دارد, فطرت تنفّر از نقص و انزجار از شرّ و شقاوت است كه اين, مخمّر بالعرض است. ۱
امام(ره), معتقد است كه عشق به كمال است كه انسانها را به سوى اتّصاف به كمالات مى كشاند و آنچه باعث اختلاف انسانها در اتّصاف به كمالات شده, اختلاف آنها در تشخيص كمال مطلق است. به گفته ايشان:
آن فيلسوف عظيم الشأن كه عشق به فنون فلسفه دارد و همه عمر خود را صرف در فنون كثيره و ابواب و شعب متفنّنه آن مى كند, با آن سلطان و پادشاه كه به سعه نطاق سلطنت خود مى كوشد و در راه آن, رنجها مى برد و عشق به نفوذ قدرت و سلطنت خود دارد, و آن تاجر كه عشق به جمع ثروت و مال و منال دارد, در اصلِ عشق به كمال, فرق ندارند; لكن هر يك, تشخيص كمال را در آن منظور خود دارند. ۲
حضرت امام(ره), معتقد است كه هدف از ارسال پيامبران(ص), احيا و زنده نگاه داشتن فطرت است. در واقع, كار انبيا آن است كه از بيرون, فطرت درونى آدمى را تقويت كنند:

1.شرح حديث جنود عقل و جهل, ص۷۶ـ۷۷.

2.همان, ص۸۰.

صفحه از 203