پژوهشى در باره اعجاز قرآن‏ - صفحه 18

انسان با خدا تأكيد كند. با تعبير «عبادى» به جاى «ناس» ، عنايت خاصّ خود را نثار بندگان خويش كرده است. در اين عبارت ، در پاسخ، هيچ فعلى را واسطه نكرده و نگفته است: «إذا سألك عبادى عنّى فقل: إنه قريب»، تا قرب معنوى و بى‏واسطه خود را برساند. به آن هم بسنده نكرده و با «إنّ» نيز تأكيد فرموده است كه بدون ترديد، نزديكم. به جاى فعل «أقربُ» صفت «قريب» را به كار گرفته تا معناى ثبات و افزونىِ قرب را نشان دهد. فعل مضارع «اجيب (= اجابت مى‏كنم) ، دلالت بر استمرار و پيوستگى اجابت الهى دارد. «اذا دعان» يعنى هر گاه كه حقيقتاً مرا بخوانند. همين و بس؛ بى‏هيچ شرط ديگر.1
به نمونه ديگرى از ايجاز قرآن در ترسيم صحنه پر شكوه استقبال فرشتگان رحمت از ايمانيان به هنگام ورود به عالم آخرت بنگريد:
(وَالْمَلَئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِ‏ّ بَابٍ * سَلَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ ؛2 فرشتگان از هر درى بر آنها وارد مى‏شوند: «سلام بر شما كه پايدارى ورزيديد»).
تقدير سخن، چنين است : «قائلين لهم سلام عليكم» يا «يقولون لهم سلام عليكم»؛ ولى براى ايجاز، پس از بيان ورود فرشتگان، بدون فاصله، تعبير «سلام عليكم» آورده شده و باقى حذف گرديده است.
بلاغت قرآن، تنها در ايجاز خلاصه نمى‏شود؛ آن جا كه اطناب ضرورت دارد، هنر و زيبايى اطناب، ظاهر مى‏شود:
(وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَمُوسَى‏ * قَالَ هِىَ عَصَاىَ أَتَوَكَّؤُاْ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى‏ غَنَمِى وَ لِىَ فِيهَا مََارِبُ أُخْرَى‏ ؛3 اى موسى ، اين چيست در دستت ؟ گفت : اين

1.الميزان فى تفسير القرآن : ج‏۲ ص‏۳۱ - ۳۲.

2.رعد : آيه ۲۳ - ۲۴.

3.طه : آيه ۱۷ - ۱۸.

صفحه از 67