پژوهشى درباره معناى «حكمت» و أقسام آن - صفحه 6

مى شود ، ۱ تا آن جا كه كاملاً از بين مى رود ۲ و در آن حال ، عقل به طور كامل ، زنده مى گردد و زمام انسان را به دست مى گيرد و از آن پس ، زمينه اى براى انجام دادن كارهاى ناشايست در وجود او باقى نمى مانَد ۳ و در نتيجه ، حكمت با عصمت ۴ همراه مى گردد و در نهايت ، همه ويژگى هاى حكيم و عالم حقيقى براى آدمى حاصل مى گردد و در بالاترين مراتب علم و حكمت ، به والاترين درجات خودشناسى و خداشناسى مى رسد . ۵
در اين مرتبت والا ، دل آدمى از هر چه فانى است ، گسسته مى گردد و به عالم بقا مى پيوندد ، چنان كه سرورِ حكما و اميرِ عرفا در تفسير حكمت مى فرمايد :
أوَّلُ الحِكمَةِ تَركُ اللَّذّاتِ ، وآخِرُها مَقتُ الفانِياتِ .۶آغاز حكمت ، ترك لذّت ها و پايان آن ، نفرت از چيزهاى نابودشدنى است .
و نيز مى فرمايد :
حَدُّ الحِكمَةِ الإعراضُ عَن دارِ الفِناءِ ، وَالتَّوَلُّهُ بِدارِ البَقاءِ .۷حكمت ، يعنى روى گرداندن از سراى ناپايدار و شيفتگى به سراى ماندگار .
اكنون با تأمّل در نقش حكمت در تكامل انسان ، روشن مى شود كه چرا

1.ر.ك : ص ۲۴۷ (پژوهشى درباره معناى «دانش») .

2.ر.ك : ص ۳۷۹ (كاهش شهوت) .

3.ر . ك : ص ۳۸۱ ح ۱۶۰۳ .

4.ر . ك : ص ۳۸۱ (عصمت) .

5.ر . ك : ص ۳۸۷ (خودشناسى) .

6.ر . ك : ص ۳۵۴ ح ۱۵۵۷ .

7.ر . ك : ص ۳۵۴ ح ۱۵۵۵ .

صفحه از 7