ادب - صفحه 1

درآمد

ادب، در لغت

ادب ، در اصل به معناى دعوت از مردم براى اجتماع بر «مأدُبه (طعام)» ، است . تهذيب اللغة اين واژه را چنين معنا كرده است :
أصلُ الأَدبِ الدُّعاءُ ، وَ قيلَ لِلصَّنيعِ يُدعى إلَيهِ النّاسُ مَدعاةٌ وَ مَأدَبَةٌ. وَ الأَدَبُ الَّذى يَتَأَدَّبُ بِهِ الأَديبُ مِنَ النّاسِ ، سُمِّىَ أدَبا لِأَنَّهُ يَأدِبُ النّاسَ الَّذينَ يَتَعَلَّمونَهُ إلَى المَحامِدِ ، وَ يَنهاهُم عَنِ المَقابِحِ.۱
اَدْب ، در اصل به معناى دعوت كردن است ، و به قولى ، غذايى كه مردم به آن دعوت مى شوند ؛ يعنى هم به معناى «دعوت كردن» و هم به معناى خود «غذا» . و نيز «ادب» آن چيزى است كه مردمان اديب فرا مى گيرند ، به آن اَدَب گفته اند ، چون افرادى را كه فرايش مى گيرند ، به خوبى ها فرا مى خوانَد و از زشتى ها بازشان مى دارد.
و در معجم مقاييس اللغة آمده است :
الأَدْبُ : أن تَجمَعَ النّاسَ إلى طَعامِكَ ، وَ هِىَ المَأدَبَةُ وَ المَأدُبَةُ ، وَ الآدِبُ : الدَّاعى ... وَ مِن هذَا القِياسِ الأَدَبُ أيضا ؛ لِأَنَّهُ مُجمَعٌ عَلَى استِحسانِهِ .۲
اَدْب ، گرد آوردن مردم است براى غذايى كه فراهم آورده اى ، كه همان مأدَبه و

1.معجم تهذيب اللغة : ج ۱ ص ۱۳۳ مادّه «أدب» .

2.معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۷۴ مادّه «أدب» .

صفحه از 14