مهدويّت در نگاشته ‏هاى مستشرقان - صفحه 12

روش‏شناسى مهدويّت‏پژوهى در غرب‏

مهدويّت‏پژوهى در ميان مستشرقان با روش‏هاى گونه‏گون دنبال مى‏شود كه مهم‏ترين آنها روش تاريخى و روش پديدارشناسانه است. اين هر دو روش از شيوه‏هاى شناخته‏شده در غرب‏اند كه در مطالعه و بررسى مسائل و موضوعات علوم انسانى، از جمله دين‏پژوهى، به كار گرفته مى‏شوند.

روش تاريخى‏

در روش تاريخى، تلاش بر اين است كه از مهدويّت، تحليلى تاريخى - جامعه‏شناختى ارائه شود. اين نگاه به مهدويّت، متأثر از نگاهى خاص در دين‏پژوهى است كه اساساً دين را پديده‏اى انسانى تلقى مى‏كند و آن را برايندى از تركيب نيازها و ويژگى‏هاى فرهنگى، اجتماعى، سياسى، محيطى، و آداب و رسوم قومى و ملى مى‏داند. بر اساس اين نگاه دين و آموزه‏هايش ريشه‏اى انسانى - تاريخى دارد و از هر گونه هويت فراتاريخى و فرابشرى به معناى الهى يا وحيانى تهى است.
اين روش را نبايد با تاريخ‏نگارى يكسان دانست. تاريخ‏نگارى صرفاً گزارش و توصيف محض رخدادهاست بدون اين كه در باره علل و زمينه‏هاى پيدايش آنها اظهارنظر كند. تاريخ‏نگارى شيوه برخى از مستشرقان، چون ادوارد براون، در تحليل مسائل مهدويّت بوده است‏۱ كه آثارشان از مهم‏ترين منابع در بررسى فرقه‏هاى دروغين مهدويّت در سده‏هاى اخير به شمار مى‏آيد.
دارمستتر، ايگناس گلدزيهر، فان فلوتن و مارگليوث در تحليل مهدويّت از روش تاريخى استفاده كرده‏اند و در اين نتيجه با همديگر هم‏سخن‏اند كه مهدويّت

1.ر . ك : يك سال در ايران، اداوارد براون؛ همچنين ر. ك: تصحيح و مقدمه بر« نقطة الكاف» حاجى ميرزا جانى كاشانى، همو.

صفحه از 22