هاتف اصفهانى

هاتف اصفهانى

از شاعران قرن دوازدهم هجری

مير احمد هاتف اصفهانى ، از شاعران معروف قرن دوازدهم است. اصل خاندان وى از تبريز است ؛ ولى وى به اصفهان ، مهاجرت كرد و آن جا مقيم شد . او در اصفهان به تحصيل حكمت ، طب و رياضى پرداخت و در ادب فارسى و عربى استاد بود. وى ترجيع بندهاى عاشقانه و عارفانه مشهورى دارد . وى در سال ۱۱۹۸ ق ، در اصفهان درگذشت .

هاتف اصفهانى در وصف امام علی(ع) مى گويد :

همايون روزِ نوروز است امروز و به فيروزى

بر اورنگ خلافت كرده شاه «لا فتى» مأوا

شهنشاه غضنفر فر ، پلنگ آويز اژدر در

اميرالمؤمنين حيدر ، علىّ عالىِ اعلا

به رُتبت ، ساقى كوثر ، به مردى ، فاتح خيبر

به نسبت ، صِهر پيغمبر ، ولىّ والىِ والا

ولىّ حضرت عزّت ، قسيم دوزخ و جنّت

قوام مذهب و ملّت ، نظامُ الدينِ و الدنيا

از آنش عقل در گوهر شمارد جفتِ پيغمبر

كه بى چون است و بى انباز ، آن يكتاى بى همتا

كنى چون عزم رزم خصم ، جبريل امين در دَم

كشد پيش رهت رخشى زمين پوى و فلك پيما

سِرافيلت روان از راست ، ميكالت دوان از چپ

ملائك «لا فتى» خوانان ، بَرَندت تا صف هَيجا

به دستى تيغ چون آب و به دستى رُمح چون آتش

برانگيزى تكاور دُلدُلِ هامون نورد از جا

عيان در آتش رُمح تو ثعبان هاى برق افشان

نهان از آب شمشير تو درياهاى توفان زا

ز افعال و صفات و ذاتت آگه نيستم ؛ ليكن

تويى دانم امامِ خلق ، بعد از مصطفى ، حقّا

من و انديشه مدح تو؟ باد از اين هوس شرمم!

چه سان پرّد مگس ، جايى كه ريزد بال و پرْ عنقا؟

به اَدنى پايه مهر و ثنايت كى رسد ، گرچه

به رتبت بگذرد نثر از ثريّا ، شعر از شِعرا؟

چه خيزد از من و از مدح من ، اى خالق گيتى

به مدح تو فراز عرش و كرسى از ازلْ گويا؟

كلام اللّه ، مديح توست و جبريل امين ، مادح

پيمبر ، راوى و مدّاح ذاتت خالق يكتا

بُود مقصود من زين يك دو بيت ، اظهار اين مطلب

كه داند دوست با دشمن ، چه در دنيا چه در عقبا

تو و اولاد اَمجاد كِرام توست «هاتف» را

امام و پيشوا و مقتدا و شافع و مولا .[۱]


[۱] ديوان هاتف اصفهانى (تصحيح : وحيد دستگردى ، تهران : كتابفروشى فروغى ، ۱۳۴۹ ش ، ششم) : ص۳۲ ـ ۳۷ .