شناخت نامه كسانى كه مورد نفرين اهل بیت(ع) قرار گرفته اند - صفحه 5

مى شدند)» بود. او در زمان خلافت عثمان مُرد. سال مرگ او را از 31 تا 34 ق ، به اختلاف ، ذكر كرده اند . ر . ك : اُسد الغابة : ج 5 ص 216 ، الإصابة : ج 3 ص 332.

ابو منصور عِجلى

ابو منصور عِجلى، خود را به امام باقر عليه السلام منتسب مى كرد ؛ امّا پس از آن كه امام عليه السلام از او بيزارى جُست و او را طرد كرد، ادّعاى امامت نمود و مردم را به سوى خود، فرا خواند و چون امام باقر عليه السلام درگذشت، گفت: امامت به من منتقل شده است؛ و آشكارا دَم از آن زد. جماعتى از اين فرقه، از بنى كِنْده، در كوفه خروج كردند تا آن كه يوسف بن عمر ثقفى، حاكم عراق، در روزگار هشام بن عبد الملك، از ماجراى او و دعوت باطلش اطّلاع يافت و او را گرفت و بر دار كشيد .
ابو منصور عِجلى، مدّعى بود كه على عليه السلام همان پاره افتاده از آسمان است كه در آيه شريف آمده : «وَ إِن يَرَوْاْ كِسْفًا مِّنَ السَّمَآءِ سَاقِطًا يَقُولُواْ سَحَابٌ مَّرْكُومٌ ؛ و اگر پاره اى از آسمان را ببينند كه افتاده است، مى گويند ابرى است توده شده» . ۱ اين فرقه ، معتقد بودند كه واجبات ، برداشته شده و حرام ها ، روا گشته است. فرقه «منصوريه» ، كه از غُلات اند، منسوب به اين شخص اند .

ر . ك : الأنساب ، سمعانى : ج 2 ص 249 ، الملل والنحل ، شهرستانى : ج 1 ص 178.

ابو موسى اشعرى

ابو موسى عبد اللّه بن قيس بن سليم اشعرى، از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله واهل يمن بود. وى ، در مكّه اسلام آورد و پيامبر خدا ، او را بر زبيله وعدن از نواحى يمن گُماشت. عمر ، حكومت بصره را به او سپرد و پس از كشته شدن عمر، عثمان ، او را در سِمَتش ابقا كرد ؛ امّا بعد ، عزلش نمود. ابو موسى از بصره به كوفه رفت و در آن جا بود تا آن كه كوفيان ، سعيد بن عاص را بيرون كردند و از عثمان خواستند او را حاكم ايشان گردانَد . عثمان هم او را بر كوفه گماشت و تا كشته شدن عثمان ، در اين مقام بود . سپس على عليه السلام او را بركنار كرد.

1.طور : آيه ۴۴ .

صفحه از 32