نوروز در روايات اسلامي - صفحه 317

حال كه نظرگاه كلّى دين در باب آداب و سنن بومى و ملّى روشن شد ، به يكى از رسم هاى كهن و ريشه دار ايرانى ، يعنى نوروز ، مى نگريم .
اگر در باب نوروز ، دستورى خاص از سوى دين در تأييد يا رد ، به دست ما نمى رسيد ، براساس همان قاعده نخست ، مى گفتيم نوروز به عنوان رسمى ايرانى كه مردمانى آن را از ديربازْ حرمت مى نهاده اند ، جاى مذمّت و منع ندارد ؛ چرا كه اصل نوروز به عنوان نشانى از آيين هاى باطل ، مورد تكريم و احترام نيست ؛ بلكه رنگ و بوى ملّى و بومىِ آن ، منظور نظر مردمان است . بلى ؛ اگر در آن ، ناشايستى نهفته باشد ، يا ترويج خُرافه اى صورت گيرد ، بايد آن را وانهاد .
ليك ، احاديثى در مصادر شيعه و اهل سنّتْ روايت شده اند كه برخى بر آن ، مُهر تأييد مى زنند و برخى ديگر ، قهر مى ورزند و با آن مى ستيزند . اين دوگانگىِ روايت ها سبب شده است كه از ديرباز ، عالمان حوزه دين ، به چگونگىِ حلّ اين تعارض بينديشند ؛ برخى جانب تأييد را گرفته ، از آن دفاع كنند و برخى ديگر ، جانب رد را اختيار نمايند .
رسالت اين نوشتار ، نخست ، گزارش تلاش عالمان در برخورد با اين روايت هاست و در پس آن مى كوشد از منظر ديگرى بِدان بنگرد . شايد ثمر بخشد!
پيش از طرح ديدگاه ها ، سزاوار است روايت ها نقل شوند . بر اين اساس ، مباحث اين نوشتار ، در سه بخشْ تنظيم مى گردد : نوروز در روايات ، ديدگاه ها ، و ارزيابى نهايى .

يك . نوروز در روايات

چنان كه گذشت ، روايت ها در زمينه نوروز ، به دو گروه تقسيم مى شوند : گروهى به تصريح يا اشاره ، آن را تأييد كرده اند و گروهى ديگر ، آن را مذمّت مى كنند .

صفحه از 342