نوروز در روايات اسلامي - صفحه 332

شعائر كفار و زنده داشتن سنّت هايى است كه اسلام ، آنها را ميرانده است . اين روايت ـ گرچه واجد شرايط حجّيت نيست ـ اما مطلب كلى اى كه در آن آمده (يعنى حرمت بزرگداشت شعائر كفار) ، با ادلّه عامه به اثبات رسيده است و اين كه نوروز از آن آداب و رسوم است ، به وجدانْ اثبات مى شود .
و اما فتواى فقيهان ، مبنى بر استحباب غسل و روزه در نوروز ، مبتنى بر قاعده تسامح در ادلّه سنن است ؛ ولى اين جا محل اجراى آن قاعده نيست ؛ زيرا قاعده تسامح در ادلّه سنن ، از مواردى كه احتمال حرمت تشريعى دارند ، انصراف دارد . ۱
جناب آقاى سيد جواد مدرّسى در مقاله اى در مجلّه «نور علم» مى نويسد :
با وجود تضارب روايات و عدم توجه قدما و كدورت متن و عدم صحت سند ، فتواى به مشروعيت نوروز ، و تعيين روز آن ، مشكل است . راهى كه باقى مى ماند ، تمسك به ادلّه «تسامح در ادله سنن» است ؛ و لكن تعيين روز ، گفتار بعض فقهاست نه مضمون روايت ؛ و ادله مذكور ، شامل كلام فقها نمى شود .
از جهت ديگر ، عيد نوروز از شعائر مجوسى و محتمل الحرمه است و ادله تسامح در سنن ـ چنان كه بعضى گفته اند ـ از چنين موردى منصرف است . ۲
آقاى رسول جعفريان نيز در اين باره گفته است :
اين بود آنچه در منابع شيعه قرن ششم درباره نوروزْ نقل شده است . در اين باره ، مهم ، همان روايت معلّى بن خنيس است و جز آن ، چيزى درباره تأييد نوروز به چشم نمى خورد . منشأ آنچه در آثار بعدى درباره استحباب غسل روز نوروز و نماز و دعاى مربوطه آمده ، همين نص است و بس . البته مطالب ديگرى نيز افزوده شده كه منشأ آنها را اشاره خواهيم كرد . ۳
و در جاى ديگر گفته است :
و مشكل اين دو حديث (منظور ، دو حديثى است كه ابن فهد حلّى در تأييد نوروز از معلّى نقل كرده است) ، آن است كه در منابع كهن شيعه نيامده است . افزون بر آن ،

1.بحارالأنوار ، ج۵۶ ، ص۱۰۰(پاورقى) .

2.نور علم ، ش۲۰ ، ص۱۱۵ .

3.نامه مفيد ، ش۹ ، ص۲۰۶ .

صفحه از 342