خیر - صفحه 7

همين رو، امام على عليه السلاممى فرمايد:
لَو لَم يَنْهَ اللّهُ عَن مَحارِمِهِ ، لَوَجَبَ أن يَجتَنِبَهَا العاقِلُ؛ ۱
چنانچه خداوند از حرام هايش نهى نكرده بود ، بر عاقل بود كه از آنها بپرهيزد.
بر اين پايه ، روشن مى شود كه محكمه وجدان ، علاوه بر تشخيص كارهاى خوب و بد ، مى تواند در پاره اى از موارد ، درباره درستى و نادرستى يا ميزان درستى سخنانى كه در ارتباط با مقرّرات اسلامى به پيامبر خدا و يا اهل بيت ايشان ، نسبت داده مى شود ، داورى كند؛ زيرا به طور قطع ، آنان بر خلاف منطق عقل و فطرت ، چيزى نگفته اند . از اين رو ، از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده است كه:
إذا سَمِعتُمُ الحَديثَ عَنّى تَعرِفُهُ قُلوبُكُم و تَلينُ لَهُ أشعارُكُم و أبشارُكُم و تَرَونَ أنَّهُ مِنكُم قَريبٌ، فَأَنَا أولاكُم بِهِ ؛ و إذا سَمِعتُمُ الحَديثَ عَنّى تُنكِرُهُ قُلُوبُكُم و تَنفِرُ مِنهُ أشعارُكُم و أبشارُكُم و تَرَونَ أنَّهُ بَعيدٌ منكُم، فَأَنَا أبعَدُكُم مِنهُ ؛ ۲
هرگاه سخنى از من شنيديد كه دل هايتان آن را مى شناسد و پوست و خونتان نسبت به آن نرم (پذيرا) مى شود و مى بينيد كه به شما نزديك است ، پس من به آن سخن ، سزاوارترم؛ و هرگاه حديثى از من شنيديد كه دل هايتان آن را نمى پذيرد و خون و پوستتان از آن مى رمد و آن را ا زخودتان دور مى يابيد ، پس من از آن ، دورترم.

1.غرر الحكم ، ح ۷۵۹۵ .

2.مسند ابن حنبل : ۹ / ۱۵۴ / ۲۳۶۶۷ و نيز ، ۵ / ۴۳۴ / ۱۶ ـ ۵۸ ، هر دو از ابو حميد و ابو اسيد؛ كنز العمّال : ۱/۱۷۸/۹۰۳ .

صفحه از 15