ولكلّ فصل من هذه الفصول علمٌ قائمٌ بنفسه. ۱
ابن صلاح (م643ق) در خطبه كتابش مى نويسد:
مَنّ اللّه الكريم ـ تبارك و تعالى وله الحمد ـ أن أجمع بكتاب معرفة أنواع علم الحديث. ۲
و سپس 64 دانش را بر مى شمرد و آن گاه مى نويسد:
و ذلك آخرها و ليس بآخر الممكن من ذلك; فإنّه قابلٌ للتنويع الى ما لايُحصى, اذا لاتحصى أحوال رواة الحديث و صفاتهم ولا أحوال متون الحديث و صفاتها, و ما من حالة ولا صفة الا وهى بصدد أن تفرّد بالذكر. ۳ * چنان كه ملاحظه مى شود, در اين تطوّر, هنوز به تعريف روشنى بر نمى خوريم; گرچه اغراض و اهداف اين دانش ها به خوبى شناسانده شده و بررسى آنچه به متن و سندْ برمى گردد, بُن مايه همه اين دانش هاست.
در اين جا بايد يادآورى شود كه مرحله دوم از تاريخ علوم حديث كه از قرن چهارم آغاز شد و تا قرن دهم ادامه يافت, در حوزه آثار فراگير (جامع) و نظرى, مختصّ اهل سنّت است; امّا در دانش هاى تطبيقى علوم حديث, يعنى پرداختن به: رجال, مختلف الحديث, و… شيعه و اهل سنّت, هر دو, تلاش هاى دوره اوّل را ادامه داده اند. ۴ در مَثَل مى توان از كتاب الإستبصار فى مختلَف الأخبار در علم مختلف الحديث و نيز كتاب هاى الرجال و الفهرست شيخ طوسى, الفهرست نجاشى, الرجال علاّمه و… در زمينه علم رجالْ ياد كرد.
ويژگى هاى دوره دوم را چنين مى توان خلاصه كرد:
1.همان جا.
2.علوم الحديث, ص۴.
3.همان, ص۱۰.
4.رجوع شود به: تاريخ فنون الحديث, ص۱۸۹ـ۲۲۸.