دانش هاي حديثي؛ گذشته، حال، آينده - صفحه 20

1. برخى از نويسندگان شيعى و اهل سنّت, واژه هاى علم الحديث, اصول الحديث, دراية الحديث, علم الحديثِ درايةً, قواعد الحديث و مصطلح الحديث را به يك معنا گرفته اند, مانند عبدالهادى فضلى و محمد عجاج الخطيب. در حالى كه گروهى ديگر, اين نظر را نقد مى كنند و آن را نوعى خلط مرزهاى علوم مى دانند, مانند استاد مدير شانه چى.
2. تعريف هاى اين دوره در ميان اهل سنّت, تثبيت تعاريف مرحله سوم است و در ميان شيعه نيز همان تثبيت است, به اضافه پاره اى تشويش ها.

پديده هاى نو در عرصه حديث پژوهى

از اين امر كه بگذريم, در دوره معاصر با پديده هايى ديگر در عرصه هاى حديث پژوهى مواجه هستيم كه در گذشته مطرح نبودند و عالمان امروز, بدانها توجه كرده اند:
يك. تلاش رَوشمند در پژوهش و تدوين تاريخ حديث. بررسى تحولاتى كه بر حديثْ گذشته است, اسباب و علل افزايش و كاهش در حديث, مناهج تحقيق و روش هاى خاصّ محدّثان, و… امورى هستند كه توجه تامّى در اين برهه بدانها شده است. برخى آثار كه در اين زمينه مى توان ياد كرد, عبارت اند از:
تاريخ الحديث و مناهج المحدّثين, محمد نادى عبيدات;
تاريخ السنة المشرفة, اكرم ضياء العُمرى;
تاريخ حديث شيعه, مجيد معارف;
تاريخ عمومى حديث, مجيد معارف;
مُسنَد نويسى در تاريخ حديث, سيد كاظم طباطبايى;
سير حديث در اسلام, سيد احمد ميرخانى;
دو. پژوهش و تحقيق در تاريخ علوم حديث. در اين زمينه مى توان از تاريخ فنون الحديث, نوشته محمد عبدالعزيز الخولى ياد كرد.

صفحه از 24