سخن علّامه امینی در باره ولایت عهدی یزید - صفحه 24

و حسين بن على عليه السلام نوشت و به سعيد بن عاص ، دستور داد كه آنها را به ايشان برساند و پاسخشان را ارسال دارد .
او به سعيد بن عاص نوشت: «امّا بعد ، نامه ات رسيد و اطّلاع حاصل شد كه مردم نسبت به بيعت [با يزيد] ، بى اعتنايى نشان مى دهند ، بويژه بنى هاشم . همچنين ، نظر عبد اللّه بن زبير را دانستم . به رؤساى آنان ، نامه هايى نوشته ام . آنها را به ايشان برسان و پاسخشان را بگير و برايم بفرست تا بررسى كرده ، تصميم بگيرم . اراده ات را محكم كن و قدرت نشان بده و نيّت خويش را خوب كن و ملايمت و نرمى پيشه ساز و از اين كه شكاف و بَلوا به وجود آورى ، بر حذر باش ؛ زيرا ملايمت و نرمش ، از خِردمندى و رشدِ عقل است ، و اختلاف و بلوا ، از بى مايگى . بويژه ، خاطر حسين را عزيز بدار و مبادا ناخوشايندى اى از تو به او برسد ؛ زيرا او خويشاوند است و حقّ عظيمى دارد كه هيچ مرد و زن مسلمانى منكرش نيست . او شير دليرى است و مى ترسم اگر با او تبادل نظر و بحث كنى ، در برابرش تاب نياورى . امّا آن كه با درندگان راه مى آيد و حيله و تدبير مى نمايد ، عبد اللّه بن زبير است . بنا بر اين ، از او به شدّت بر حذر باش ، و مگر خدا به دادمان برسد و ما را يارى فرمايد . من هم آمدنى هستم ، اگر خدا بخواهد . والسلام ! ...» . ۱

نامه معاويه به امام حسين عليه السلام

[معاويه در يكى از نامه هايش ، به امام حسين عليه السلام نوشت :] «امّا بعد ، به من خبر رسيده كه كارهايى كرده اى كه گمان نمى كردم بكنى . وفا كردن به پيمان بيعت ، براى كسانى بيش از همه سزاوار و واجب است كه همچون تو ، اهمّيت و مقام و افتخارات و منزلتى داشته باشند كه خداوند ، تو را به آنها نائل گردانيده است . بنا بر اين ، رو به ناسازگارى مياور ، و از خدا بترس و اين امّت را به فتنه و آشوب نينداز ، و به خودت و

1.الإمامة و السياسة : ج ۱ ص ۱۹۹ .

صفحه از 58