سخن علّامه امینی در باره ولایت عهدی یزید - صفحه 23

آن گاه ، ماهيانه هزار دينار براى او مقرّر داشت و يكصد دينار به ازاى هر يك از افراد خانواده اش ، به او پرداخت . ۱

نامه معاويه به سعيد بن عاص

معاويه به سعيد بن عاص ـ كه استاندار او در مدينه بود ـ ، نامه اى فرستاد و دستور داد كه مردم مدينه را به بيعت [با يزيد ]دعوت كند و نام كسانى را كه [به بيعت] اقدام مى كنند و كسانى را كه [در آن] كوتاهى مى نمايند ، به او گزارش دهد .
چون نامه به سعيد بن عاص رسيد ، مردم را به بيعت با يزيد ، فرا خواند و خشونت نمود و شدّت و سختگيرى نشان داد و هر كه را در بيعت كردن كوتاهى مى نمود ، مورد حمله قرار داد ؛ ليكن مردم ، به استثناى عدّه انگشت شمارى ، بى علاقگى نشان دادند ؛ مخصوصا بنى هاشم كه حتّى يك نفرشان هم بيعت ننمود . ابن زبير ، بيش از همه كس در تقبيح و ردّ بيعت با يزيد ، شدّت به خرج مى داد .
سعيد بن عاص ، جريان را به معاويه ، اين طور گزارش داد: «امّا بعد ، به من دستور دادى [كه] مردم را به بيعت با يزيد پسر امير المؤمنين ، دعوت كنم و نام كسانى را كه [به بيعت] اقدام مى كنند و آنان كه [در آن] كوتاهى مى نمايند ، به تو گزارش نمايم . اكنون به اطّلاعت مى رسانم كه مردم ، از آن خوددارى مى نمايند ، بويژه خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله از بنى هاشم كه حتّى يك نفرشان هم موافقت نكردند و اطّلاعاتى از آنان به من رسيده كه ناخوشايند است . امّا كسى كه دشمنى و مخالفت خود را با اين كار ، علنى نموده ، عبد اللّه بن زبير است . من جز به كمك سواره نظام و مردان جنگى ، زورم به آنها نمى رسد . [پس يا كمك بفرست و] يا خودت بيا و ببين در اين باره ، چه تصميمى مى گيرى . و السلام!» .
معاويه نامه هايى به عبد اللّه بن عبّاس ، عبد اللّه بن زبير ، عبد اللّه بن جعفر

1.الإمامة و السياسة : ج ۱ ص ۱۹۷ .

صفحه از 58