سخن علّامه امینی در باره ولایت عهدی یزید - صفحه 25

دينت و امّت محمّد بينديش . زنهار كسانى كه يقين ندارند ، تو را به سبُك سرى وا دارند !» . ۱
حسين عليه السلام در جوابش چنين نوشت :
أمّا بَعدُ ، فَقَد جاءَنى كِتابُكَ تَذكُرُ فيهِ أنَّهُ انتَهَت إلَيكَ عَنّى اُمورٌ لَم تَكُن تَظُنُّنى بِها رَغبَةً بى عَنها ، وإنَّ الحَسَناتِ لا يَهدى لَها ولا يُسَدِّدُ إلَيها إلَا اللّهُ تَعالى . وأمّا ما ذَكَرتَ أنَّهُ رُقِّىَ إلَيكَ عَنّى ، فَإِنَّما رَقّاهُ المَلّاقونَ المَشّاؤونَ بِالنَّميمَةِ المُفَرِّقونَ بَينَ الجَمعِ ، وكَذَبَ الغاوونَ المارِقونَ ، ما أرَدتُ حَربا ولا خِلافا ، وإنّى لَأَخشَى اللّهَ فى تَركِ ذلِكَ مِنكَ ومِن حِزبِكَ القاسِطينَ المُحِلّينَ ، حِزبِ الظّالِمِ وأعوانِ الشَّيطانِ الرَّجيمِ ... .۲نامه ات رسيد . نوشته اى به تو گزارش رسيده كه كارهايى كرده ام كه گمان نمى كردى بكنم . تنها خداوند متعال است كه انسان را به كارهاى نيك ، ره نمون گشته و توفيق انجام دادنش را مى دهد . اين كه در باره من ، به تو گزارش رسيده ، بايد بگويم كه آنها را سخن چينانِ جاسوس منش و اختلاف انداز ، به تو گزارش كرده اند و آن گم راهانِ منحرف و از دين به در ، دروغ گفته اند . من ، نه تصميم به جنگ گرفته ام و نه در پى اختلافم . من از خدا در باره ترك جنگ با تو و دار و دسته ات مى ترسم ؛ حزب ستمكارى كه مقدّسات را پايمال مى سازد و خون به ناحق مى ريزد ؛ حزب ستمكار و همدست شيطان مطرود!...

نامه معاويه به عبد اللّه بن جعفر

معاويه به عبد اللّه نوشت : «امّا بعد ، مى دانى كه تو را بر ديگران ، ترجيح مى دهم و نسبت به تو و خانواده ات نظر خوبى دارم . در باره تو ، خبر ناخوشايندى به من رسيده

1.الإمامة و السياسة : ج ۱ ص ۲۰۱ .

2.الإمامة و السياسة : ج ۱ ص ۲۰۲ نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۳ ص ۱۰ ح ۷۴۳ .

صفحه از 58