سخن علّامه امینی در باره ولایت عهدی یزید - صفحه 5

مغيره به راه افتاد تا به كوفه برگشت و با هر كه طرف اعتمادش بود و مى دانست هواخواه بنى اميّه است ، مسئله يزيد و ولايت عهدى اش را مطرح نمود و آنان جواب مساعد به بيعت با يزيد دادند . ده نفر ـ يا به گفته اى ، بيش از ده نفر ـ از آنها را به نمايندگى نزد معاويه فرستاد و به هر يك ، سى هزار درهم داد و پسرش موسى بن مغيره را به رياستشان برگزيد . آنها پيش معاويه رفتند و از بيعت با يزيد ، تمجيد كردند و او را به بيعت گرفتن ، فرا خواندند .
معاويه گفت: نظر خودتان را حفظ كنيد ؛ امّا در اظهار و اعلامش ، شتاب ننماييد .
سپس از موسى پرسيد: پدرت دين اينها را به چند خريد؟
گفت: به سى هزار درهم .
گفت: دينشان براى آنها چه بى ارزش بوده است !
به اين ترتيب نيز گفته اند كه آنها چهل نفر بودند كه مغيره پيش معاويه فرستاد و پسرش عروة بن مغيره را بر آنها گمارد . وقتى به دربار معاويه رسيدند ، يكايك به نطق ايستادند و گفتند كه خيرخواهى براى امّت محمّد صلى الله عليه و آله ، باعث آمدنشان شده است! نيز گفتند : اى امير المؤمنين! سِنّت زياد شده و مى ترسيم رشته همبستگى ما ، به هم بخورد . بنا بر اين ، پرچمى براى ما بر افراز و حدودى را برايمان معيّن كن تا در آن ، حركت كنيم .
گفت: شما جانشينى برايم پيشنهاد كنيد .
گفتند: يزيد پسر امير المؤمنين را مناسب مى بينيم .
پرسيد:با جانشينىِ او موافقيد؟
گفتند: آرى .

صفحه از 58