است (ص236 و 239).
42. فلاح السائل ابن طاووس, سه روايت (ش109 ـ 111) كه هر سه درباره آيه شريف «حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى» است كه جمله «وصلاة العصر» را اضافه دارد و گويا اين اضافه, براى اين است كه «الصلاة الوسطى» را به «نماز عصر» تفسير نكنند, نه اين كه مقصود, افتادن اين جمله از قرآن مجيد باشد (ص256).
43. كامل الزيارات ابن قولويه, سه روايت (ش39 و 40 و 970) كه در روايت اوّل آمده است:
۰.عن أبى عبداللّه(ع) فى قوله تعالى:«و اذا الموؤودة سئلت, بأى ذنب قتلت؟» قال: نزلت فى الحسين بن على ـ عليهما السلام ـ.
آيا اين روايت, دلالت بر تحريف دارد يا بيان مورد و تفسير است؟!
و در روايت دوم و سوم, «تحريف» آمده كه مى تواند مقصود, تحريف معنوى باشد (ص243 و 341).
44. كتاب سليم بن قيس, سه روايت (ش230 و 613 و 2) كه اوّلى و دومى, جنبه تفسير و بيان دارند. سومى هم كه عبارتش اين است: «كان (قرآن عليّ ـ ع ـ) ثمانية عشر ألف آية». يا همان طور كه گفته شد, مقصود از آن, بيان و تفسير و توضيح شأن نزول و از اين قبيل مطالب است كه در قرآن على(ع) است و اينها تسامحاً آيه شمرده شده اند, و يا اين روايت, به طور قطعْ خلاف واقع است; زيرا هيچ عاقلى نمى پذيرد كه يازده هزار آيه از قرآن حذف شود و درصدى از اين آيات, دهان به دهان نقل نشود (ص233 و 272 و 311).
45. مصباح المتهّجد شيخ طوسى, سه روايت (ش36 و 37 و 44) كه در روايت اوّل آمده:
۰.اللّهم أنزل بهم بَأسك و نقمتك; فانّهم…حرّفوا كتابك.
۰.و در روايت دوم آمده:
اللّهم العن الذين بدّلوا دينك و كتابك….