روايات «فصل الخطاب» نوري - صفحه 42

روايات «فصل الخطاب نورى»

رضا استادى ۱

از حدود سى سال پيش به فكر بودم كه با بررسى روايات نقل شده در كتاب فصل الخطاب حاجى نورى, به گونه اى روشن, ثابت كنم نتيجه اى كه او از نقل روايات درباره قرآن كريم در فصل الخطاب گرفته, از اين رواياتْ استنتاج نمى شود و اگر خود آن مرحوم, دقّت لازم را مبذول مى داشت و فقط به تتبّع و كثرت عددى رواياتْ دل خوش نمى كرد, دچار اين اشتباه فاحش نمى شد. در اين باره, يادداشت هايى فراهم كرده بودم, ولى موفّق به تكميل آنها نشدم.
در طول اين سال ها كتاب هاى فراوانى در اين زمينه نگاشته شد كه متكفّل جوانب مختلف اين بحث بود, امّا نه به طور كامل. از اين رو, باز از انجام دادن فكر خود منصرف نشده بودم, تا اين كه در سال گذشته, جلد سوم كتاب بسيار ارزنده القرآن الكريم و روايات المدرَسَتين, تأليف علاّمه بزرگوار آية الله سيد مرتضى عسكرى منتشر شد. با انتشار اين كتاب, هدف خود را تأمين شده يافتم و از تصميم قبلى خود, منصرف شدم; امّا براى اين كه زحمات و يادداشت هايم هدر نرود, به تدوين اين مقاله پرداختم كه اميدوارم براى خوانندگان گرامى سودمند افتد. بمنّه و كرمه.

1.استاد حوزه علميه قم.

صفحه از 82