روايات «فصل الخطاب» نوري - صفحه 44

گردآورى تا كنون در آن دخل و تصرّف نشده ـ برخى آيات ديگر بر رسول خدا نازل شده كه در هنگام گردآورى قرآن, آنها را در اين مجموعه نياورده اند و يا برخى از جملات و كلمات برخى آيات را در اين مجموعه نياورده اند و داورى درباره صحّت اين احتمال و عدم صحّت آن, به عهده خواننده آن روايات و قرائن است. اگر خواننده به اين نتيجه رسيد كه اين روايات و قرائن, چنين احتمالى را اثبات نمى كنند, نپذيرد و اگر به نتيجه اثبات رسيد, بپذيرد و پذيرش و عدم پذيرش اين احتمال و محتمل, مشكلى ايجاد نمى كند و هيچ حكم شرعى اى بر آن مترتّب نيست. ۱
از اين گفتار كه علاّمه تهرانى در مقدمه مستدرك الوسائل چاپ اسلاميه از مؤلف فصل الخطاب نقل كرده, بر مى آيد كه او فقط مى خواسته اين احتمال را تقويت كند كه هنگام گردآورى قرآن به صورت اين مجموعه اى كه در اختيار ماست, برخى آيات يا قسمتى از برخى آيات, نيامده است و مثلاً آيه شريفه سوره مائده, «بلّغ ما أنزل اليك فى عليّ» بوده است و «فى عليّ» هنگام گردآورى آيات, افتاده است و يا به عبارت ديگر, عمداً آن را نياورده اند.
روشن است كه محتواى فصل الخطاب, غير از آنى است كه مؤلف آن گفته است; يعنى مقصود او با محتواى كتابش بسيار متفاوت است و اين, خود, اشتباه بزرگى است و از قديم گفته اند اشتباه بزرگان, احياناً از بزرگ ترين اشتباهات است و از طرفى هم همان مطلبى كه مقصود ايشان بوده نيز مورد قبول انديشمندان و محققان اسلامى نيست; بلكه آنان معتقدند كه مثلاً همان آيه ياد شده سوره مائده, حتماً به همين صورتى كه الآن در قرآن هست, نازل شده و «فى على» را نداشته است.
دو. انگيزه حاجى نورى از تأليف اين كتاب, چه بوده است؟
در مقدمه كتاب لؤلؤ و مرجان آمده كه يكى از علماى بزرگ هند, به نام سيد محمد

1.ر.ك, به: مقدمه چاپ گراورى مستدرك الوسائل, صفحه «ى» و الذريعةى علاّمه تهرانى, ج۴, ص۲۴۳ و ج۱۶, ص۲۳۱ و ج۱۸, ص۹ و ج۲۴, ص۲۷۸ و ج۱۰, ص۲۲۰.

صفحه از 82