روايات «فصل الخطاب» نوري - صفحه 47

حاجى نورى پس از مطالعه كتاب كشف الارتياب, پى به اشتباه خود در تأليف فصل الخطاب, با محتواى خاصّش بُرد و جزوه اى در چند صفحه در توضيح مقصود خود و اين كه منظور او اثبات تحريف قرآن نبوده, در پاسخ مرحوم معرّب تهرانى نوشت و به گفته صاحب الذريعة, حاجى نورى, از اين تاريخ مى گفته كه راضى نيستم كسى فصل الخطاب را بدون اين جزوه پيوست بخواند.
نگارنده اين سطور, سال هاست كه در صدد تهيه جزوه مذكور بوده ام; امّا با وجود جستجوى بسيار در كتاب خانه هاى معتبر, هنوز به آن دسترس پيدا نكرده ام. ۱
بسيار مناسب است به عنوان تكريم و بزرگداشت مرحوم معرّب, كتاب كشف الارتياب او به صورت جالبى چاپ شود. از قرار مسموع, يكى از دانشجويان دانشكده الهيات دانشگاه تهران, تحقيق اين كتاب را رساله دكترى خود قرار داده است. عبارت پايان كشف الارتياب, چنين است:
لايمكن حسم مادّة الفساد الا بتأويل تلك الأخبار و طرح ما لا يقبل التأويل فيها, كما استقرّ عليه المذهب من غير شكّ. وقد طرح العلماء كثيراً من الأخبار فى أبواب الفقه, و غيرها لأقلّ من هذا المحذور, فكيف بما خالف ظاهره اجماع المسلمين و ضرورة المذهب, بل الدين؟! فانّه لا مرية عندهم فى أنّ هذا القرآن الموجود بين الدّفتين بأجمعه كلام اللّه تعالى, لا يشكّون فى تواتر نقله عن نبيّهم, كما لاتشكّون فى تواتر وجوب الصلاة و الخمس وصوم شهر رمضان و سائر ضروريات الدين عنه ـ صلى اللّه عليه و آله ـ. و لا يمكن رفع اليد عن مثل ذلك بأخبار وردت, مع شيوع الكذب عليهم و دسّ الكذّابين روايات كثيرة فى كتب ثقاة أصحابهم, كما دسّوا فيها أخبار الجبر و الغلوّ و غير ذلك من منافيات المذهب أو الدين.

1.شنيده بودم كه نسخه اى از آن در كتاب خانه شخصى مرحوم آية الله مرعشى نجفى هست كه مراجعه كردم و نتيجه نگرفتم. سپس شنيدم نسخه اى از آن در كتاب خانه آية الله شيخ مسلم ملكوتى در قم موجود است كه به ايشان هم مراجعه كردم و متأسفانه نسخه را پيدا نكردند و اين اواخر, معلوم شد كه نسخه اى از آن در كتاب خانه تخصّصى تاريخ, به مديريّت فاضل محترم, جناب آقاى رسول جعفريان هست كه ايشان هم گفتند در ميان كتاب هاست و بايد پيدا كنم.

صفحه از 82