سر گذشت حديث در دوره معاويه - صفحه 111

قرار گرفت كه «لا أشبع اللّه بطنه; خدا شِكمش را سير نگذارد» ۱ و مورّخان, از تحقّق اين نفرين, بسيار گفته اند. ۲
معاويه, در دوره خليفه دوم, به حكمرانيِ دمشقْ نصب شد ۳ و خليفه سوم ـ كه خود از امويان بود ـ حكومت لبنان و فلسطين را نيز بدو واگذار كرد. ۴ وى پس از قتل خليفه سوم در قيام عمومى,به بهانه ۵ خونخواهى خليفه مقتول, از اطاعت امام مسلمينْ سرپيچيد و بر اميرالمؤمنين(ع) شمشير كشيد و در شام, سلطنت موروثى ايجاد كرد.
معاويه در راه به چنگ آوردن حكومت و حفظ آن, همزمان در دو صحنه «سياست و حكومت» و «فرهنگ و تبليغاتْ» وارد عمل شد و در هر دو عرصه, فضاى جامعه را به نفع خويش, تغيير داد. او در عرصه حكومت, به تحميق عامّه, تطميع مخالفان, تهديد مبارزان, جلب نظر بى تفاوت ها, به دربار كشاندن دين به دنيا فروشان, پديدآوردن انواع بدعت ها در دين و… پرداخت و در ميدان فرهنگ و صحنه فكر و انديشه, به تحريف واقعيت هايى كه به زيان وى بود, دست زد و به سياست منع نشر احاديث در فضائل خاندان پيامبر(ص), گسترش احاديثِ در فضائل خلفا (بويژه خليفه سوم), جعل فضائل دروغين براى خود و خاندانش, تغيير و تحريف (اعم از لفظى و معنوى) در پاره اى از احاديث و… روى آورد و در اين زمينه, تا آ ن جا پيش رفت كه حتّى در عرصه عقايد و كلام هم توانست تأثيرگذار باشد و با تقويت فرقه (مُرجئه) و ترويج انديشه هاى مُرجئى گرى ۶ , از نظر اعتقادى هم براى پايه هاى حكومت و سلطنت خويش, توجيهاتى عامه پسندْ فراهم آورد.

1.صحيح مسلم, ج۸, ص۲۷; مسند أبى داوود, ص۳۵۹; العمدة, ابن البطريق, ص۴۵۶; شرح الأخبار, ج۲, ص۵۳۶; بحارالأنوار, ج۳۷, ص۱۹۴.

2.البداية والنهاية, ج۸, ص۱۱۹ و ۱۲۷; شرح نهج البلاغة, ابن ابى الحديد, ج۴, ص۳۵۵; تطهير الجنان واللسان, ص۳۷; نهج الحق, ص۳۰۸.

3.تاريخ الاسلام, ج۱, ص۲۷۷.

4.تاريخ الطبرى, ج۳, ص۲۶۵.

5.الامامة والسياسة, ج۱, ص۱۰۲.

6.خاندان نوبختى, عباس اقبال آشتيانى, ص۳۱ـ۳۲.

صفحه از 127