سر گذشت حديث در دوره معاويه - صفحه 112

حديث در دوره معاويه

از مطالعه تاريخ حديث در اين دوران, چنين به دست مى آيد كه با حديث, سه برخورد جدّى شده است:
1. سياست منع حديث و نهى از نقل و نگارش آن, بويژه احاديثى كه به مناقب و فضائل خاندان پيامبر(ص) و شخص على(ع) و رذائل معاويه و بنى اميه مربوط مى شده است;
2. تحريف لفظى و معنوى احاديث و تغيير در پاره اى مضامين و مفاهيم روايات, به وسيله جاعلان حديث و مزدوران دين به دنيا فروش, به منظور بهره گيرى از آنها به نفع دستگاه حكومت معاويه;
3. جعل احاديث دروغين و ساختن روايات بى اصل و اساس و نسبت دادن آنها به پيامبر(ص) و اصحاب آن حضرت, در راستاى تحكيم و تثبيت مقام خلافت و موقعيت حكومت.
اين سياست ها در قبال حديث را بايد مهم ترين رويارويى هاى معاويه با دومين منبع قانونگذارى در اسلام دانست كه در تمامى دوران حكومت بنى اميه, با شدّت و ضعف, ادامه داشته است. اكنون به بررسى موارد مذكور مى پردازيم:

1. منع حديث

همان گونه كه پيش از اين اشاره كرديم, خاندان ابوسفيان, جملگى به دشمنى با اسلام و پيامبر(ص) شهره بودند و در كارنامه زندگى آنان تا پيش از فتح مكّه, جز جنگ و ستيز و خصومت و كينه توزى با قرآن و مسلمانان, چيزى مشاهده نمى شد و در مقابلِ فضائل فزون از شمار اهل بيت پيامبر(ص) و در رأس آنان, اميرمؤمنان, سابقه روشنِ قابل ذكرى نداشتند. از اين رو, وقتى معاويه بر سرِ كار آمد, يكى از محورى ترين اقدامات خود را منع نقل و نگارش حديث د ر فضيلت خاندان پيامبر(ص), بويژه على(ع) قرار داد تا از اين طريق, مردم را از اطراف حضرتْ پراكنده سازد.
آن گونه كه تاريخْ گواهى مى دهد, معاويه تنها به سياست منع حديثْ بسنده نكرد; بلكه در اين راه تا آن اندازه شدّت عمل و خشونت به خرج داد كه حتّى در

صفحه از 127