سر گذشت حديث در دوره معاويه - صفحه 115

اين جا بود كه معاويه سخت ناراحت شد و با ايراد يك خطبه آتشين, حديث سازان مزدورش را مورد ملامت قرار داد و گفت:
اى مردم! به من خبر رسيده است كه عده اى از مردانتان, احاديثى را در ميان مردمْ نقل مى كنند كه نه در كتاب خدا هست و نه از رسول خدا نقل شده است. اينان, جاهلان شمايند. مردم! از اين گونه آرزوها كه اهلش را گمراه مى كند, بپرهيزيد; زيرا من از رسول خدا شنيدم كه حكومت بر مسلمين, هميشه در قريشْ جريان دارد و كسى در اين مورد, با آنان نزاع و دشمنى نمى كند, مگر اين كه خدا او را خوار و رسوا
مى سازد. ۱
* آنچه به اجمال برشمرديم, نمونه اى از سياست منع حديث بود كه در تمام طول حكومت بيست ساله معاويه, با شدّت تمام, پيگيرى مى شد; امّا اين, همه ماجرا نبود و او در راستاى سياست فوق و به منظور حصر كامل فرهنگى شام, دو اقدام ديگر هم به اجرا در آورد: نخست, جلوگيرى از رفت و آمد محدّثان و راويان ساير بلاد اسلامى به شام; و ديگر, جلوگيرى از خروج شاميان و اقامت طولانى مدّت آنها در خارج از شام.
اجراى دقيق اين سياست و توفيق معاويه در بسته نگاه داشتن درهاى بلاد شام بر روى اسلامى كه در ساير سرزمين هاى اسلامى و بخصوص مكّه و مدينه و عراقين رواج يافته بود, دو فرصت عمده را براى معاويه فراهم آورد: اوّل, رساندن آن قسمت از پيام اسلام به گوش شاميان كه يا در راستاى منافع حكومت او بود و يا اين كه دستِ كم, ضررى براى حكومتش نداشت; و دوم, تحريف معارف اسلامى و پركردن اذهان شاميان از مطالب كذب و غير واقع. ۲
بدين ترتيب بود كه معاويه توانست كار سرسپردگيِ شاميان را تا بدان پايه

1.بررسى رجال صحيحين, يوسف صبّاغى, ج۱, ص۴۵.

2.سياست تبليغاتى معاويه, عليرضا عسكرى, ص۱۲۳.

صفحه از 127