فقه الحديث در نگاه آية الله بروجردي - صفحه 24

محمد فاضل لنكرانى است.
در جايى ديگر, به پاره اى مبانى فقهى آن مرحوم, برپايه گزارش نهاية التقرير اشاره كرده ام ۱ و در همان جا, گذرى ديگر بر كتاب را به انگيزه برجسته سازى نكات رجالى و فقه الحديثى وعده كرده بودم. بر همان پايه, اين نوشته تنظيم شده است, با تأكيد بر اين نكته كه هدف از اين نگارش, استخراج و ارائه همه نكات فقه الحديثى نيست; چرا كه كتاب, چنان از اين نكاتْ انباشته است كه راهى براى استخراج كامل آن نمى گذارد و براى دريافت كامل آن, چاره اى جز مطالعه كتاب نيست; بلكه مقصود, توجّه دادن به اهميّت كتاب و رويكرد به مباحث حديثى آن است. در آغاز, به پاره اى از مبانى فقه الحديثى آن مرحوم, اشاره خواهد شد و در نهايت, چند اشاره گذراى آن مرحوم به مباحث رجالى, ياد خواهند شد.

1. متون فقهى اوّليه

يكى از مبانى مهم و معروف مرحوم بروجردى در حديث و فقه, اعتقاد به حديثى بودن متون فقهى اوّليه است. ايشان متون فقهى را به دو دوره كاملاً مجزّا و مستقلْ تقسيم مى كند: دوره اى از تاريخ فقه كه فتاواى فقيهان, شكل استنباطى و تفريع فروع نداشت و بيشتر به تنظيم و تبويب متون حديثى بر پايه نيازهاى فقهى مى پرداختند و نصّ متون روايى را فتواى خويش قرار مى دادند. از نظر مرحوم بروجردى, اين دوران, بسيار با اهميّت است و متون اين قبيل كتب, نزد وى, اعتبار حديثى دارد. دوره ديگر, عصر تفريع و استنباط بود كه خود به دوران هاى گوناگونى تقسيم مى شود و در اين دوران, اجتهاد و برداشت فقيهان از متون روايى, با بهره گيرى از ابزار اجتهاد و قدرت استدلال, محتواى كتب فقهى را تشكيل مى دهد. مرحوم بروجردى, براى اين قبيل كتب, ارزشى بيش از دستاورد اجتهادى هر كدام از مؤلفان كتب, قائل نيست.
آنچه كه در نظر مرحوم بروجردى نقش برجسته و جدّى در فقه و حديث داشت, گروه

1.آينه پژوهش، ش ۶۲، ص ۴۷.

صفحه از 42