فقه الحديث در نگاه آية الله بروجردي - صفحه 32

به جهل به وجود نيايد; چون آن روش, واجب نبود. بنابراين, چه بسا با لحاظ كردن ذيل روايت, از آن, استحباب فهميده مى شود. (ج2, ص279)
اين توجيه, به خوبى مقدار و نوع توجّه مرحوم بروجردى را به شرايط صدور روايت در فهم مقصود امام نشان مى دهد. دقّت در محلّ سكونت راوى, مسائل فكرى و نوعِ فقه متداول در حوزه سكونت راوى, توجّه به شيوه نگرش توده مردم به اين مسائل و فرق گذارى بين پرسشگران متخصّص و غير متخصّص, از نكاتى است كه مرحوم بروجردى از رهگذر مبناى حديثى اش در دراية الحديث, به آن دست يافته است. اين قبيل تيز بينى ها و مو شكافى ها در بين متخصّصان حديثى و فقهى كمتر ديده مى شود و مى توان گفت كه از امتيازات و ابتكارات آن مرحوم است (براى آگاهى بيشتر از توجّه به نقش زمان در تفسير روايات, ر.ك: ج1, ص88, 118 و ج2, ص207 و ج3, ص202).

3. نقل به معنا

متون روايى ناظر بر يك واقعه و يا موضوع, در عين تفاوت هاى تعبيرى, گاه چنان نزديك به هم هستند كه پندار تكرار حكم از سوى امام(ع) در ملاقات با راويان گوناگون, چندان معقول به نظر نمى آيد. اگرچه امكان عقلى چنين تكرارى قابل اثبات است; امّا تحقق چنين امكانى توسّط اشخاص خردمند, چندان متداول نيست و بديهى است كه معصوم(ع), يك حكم را براى چندين بارو با تعابير گوناگون, در ملاقات با افراد گوناگون بيان نمى كند و اگر چنين امرى تحقّق پيدا كند, حتماً در موارد نادر خواهد بود و در اين موارد هم خردمندى حكم مى كند كه از تعابير واحدْ بهره گرفته شود تا شنوندگان,دچار حيرت نگردند. از اين روى, در موارد بسيارى كه در باره يك حادثه, چندين گزارش نزديك به هم از امامان(ع) نقل شده و در آنها از تعابير گوناگونْ بهره گرفته شده است, بايد راه حل توجيهى براى آنها جُست.
مرحوم بروجردى, اين اختلاف ها را ناشى از تداول نقل به معنا در گزارش سيره و يا كلام معصومان(ع) مى دانست و بر اين باور بود كه امام(ع), حكم را يك بار بيان كرده

صفحه از 42