فقه الحديث در نگاه آية الله بروجردي - صفحه 39

متأخّر, معمولاً جنبه هاى تحليلى و اجتهادى دارند و افزون بر داده هاى كتب رجالى گزارشى, از اطّلاعات جنبى نيز براى داورى درباره راويان اخبار, بهره مى گيرند. ديدگاه و نظر رجاليان, چگونگى برخورد فقيهان با روايت هاى راوى, گزارش هاى تاريخى, حوادث سياسى, مباحث كلامى و ديگر اطّلاعات, دستْ مايه هاى تحقيق را براى نويسندگان و پژوهشگران متأخّر حوزه رجال, تأمين مى كنند. در حالى كه كتب رجالى گذشته, اجتهاد و استنباط را در حوزه داورى درباره راويان, كمتر به كار مى گرفتند. در بين شيعيان, تعدادى از كتب رجالى قدما جنبه مرجع پيدا كرده اند و داورى آنها, از اعتبار بالايى برخوردار است; امّا اين كتب, از فراگيرى لازم برخوردار نيستند و نام بسيارى از راويان, به جهات گوناگون, وارد اين كتب نشده است. اين ياد نكردن ها, گاه به مجهول بودن و زمانى به عدم توثيق, تفسير مى شوند.
مرحوم بروجردى كه از متبحّران علم رجال است, چنين تفسيرى را روا نمى شمارد و چهار كتاب اصلى رجالى قدما را با توجّه به انگيزه و يا مرحله تأليف آن ها, فراگير نمى داند و بر اين باور است كه بايد براى شناسايى راويان, افزون بر چهار كتاب رجالى مشهور, به ديگر منابع نيز رجوع كرد. كلام وى در اين خصوص, به اين شرح است:
كتاب هاى نگارش يافته در حوزه دانش رجال, معدودند, از قبيل رجال الطوسى, رجال النجاشى و الفهرست نجاشى. ياد نشدن راوى در اين كتاب ها, موجب بى اعتنايى به روايت هاى آن راوى نمى گردد; چون كتاب رجال الطوسى, دربردارنده همه راويان نيست; زيرا ظاهراً كتاب مزبور, در شكل پيش نويس بوده و شيخ طوسى در نظر داشته دوباره آن را نظم و ترتيب دهد و شرح حال پاره اى از افراد را كه در آن نام برده بنويسيد. دليل اين امر, بسنده كردن شيخ درباره بعضى راويان, به يادكردِ نام او و نام پدرش بدون نگارش شرح حال آنان از نظر موثّق و غير موثّق بودن است و گاه, نام بعضى راويان را مكرّر است علّت آن, فراوانى اشتغال شيخ به تأليف در شاخه هاى گوناگون علوم اسلامى, از قبيل: فقه, اصول, حديث, تفسير, كلام و ديگر دانش ها بود, به گونه اى كه اگر بين مدّت زندگى وى و شمار آثارش معدّل گيرى شود, در برابر هر يك از آثارش بيش از ساعتى چند قرار نمى گيرد.

صفحه از 42