روانشناسي و فقه الحديث - صفحه 57

بدحجابى, ببينيد ما الآن خيلى مشكل داريم و بسيار ناموفّق بوده ايم. ما در مورد مسئله حجاب بايد چه كار كنيم كه مشكل بى حجابى و بدحجابى حل شود؟ روش هايى كه داشتيم, اين طور بوده است: پدر و مادرها دعوا مى كرده اند, نيروى انتظامى برخورد مى كرده است, معلّم ها نمره كم مى داده اند, و… كه هيچ كدامْ رفتارشان صحيح, يعنى با بررسى دقيق, نبوده است. اگر ما بوديم, بررسى مى كرديم, با دو گروه و در دو حالت: دختران باحجاب كه پس از مدّتى بدحجاب شده اند و گروه عكس اينها; مقايسه علمى مى كرديم, البته نه در مورد يك نفر و دو نفر, بلكه دست كم بين بيست نفر از افرادى كه زمانى باحجاب بوده اند و بعد, بدحجاب شده اند و گروهى برعكس گروه اوّل. مقايسه دختران بى حجاب يك كلاس در يك مدرسه (ولو يك مدرسه هم در روانشناسى كم است), حدّاقل اين تحقيق است. بعد ببينيم چه چيز را اينها دارند كه آنها ندارند.
آيا به عامل هاى مشترك مى رسيم؟ حالا اگر به عامل مشترك رسيديم, مى توانيم در مورد آن, بيشتر كار كنيم و خيلى توفيق پيدا كنيم. ما مدّتى پيش, اين كار را در اين زمينه انجام داده ايم.ما يك تحقيقى كه مقدارى محرمانه است, در مورد ارتباط دختر و پسر انجام داديم. بنده از اوّل انقلاب تا به حال, عضو شوراى مركزى انجمن اوليا و مربّيان كشور هستم. سه سال پيش, به مسئولان آموزش و پرورش گفتيم كه مى خواهيم يك پرسش نامه ساده تنظيم كنيم, و از روش هاى روانشناسى استفاده كنيم تا معلوم شود فراوانيِ اين ارتباط, چه قدر است. اين, يك كار آمارى است. يك زن خانه دار, اگر بخواهد ببيند آشش نمك دارد يا خير, همه آن را نمى خورد. اوّلْ آن را هم مى زند و بعد, يك قاشق مى خورد. يكى از سؤال ها اين بود كه: «آيا تا حالا با جنس مخالف, ارتباط داشته ايد يا خير؟». البته وزير محترم آموزش و پرورش وقت (سال75), فرمودند كه بچّه هاى ما عفيف تر و پاك تر از اين هستند كه اصلاً توى اين خط ها باشند. خود اين سؤالات, بدآموزى دارد.
به هر حال, با جلب موافقت مسئولان, سؤال ها را فرستاديم به مدارس. يك مدير مدرسه اى, پرسش نامه هايى را كه داده بوديم, جمع كرده بود و به من هم نداد و گفت:

صفحه از 59