تلاوت مى شود, بدان گوش فرا دهيد و ساكت باشيد“ و در نماز اخفاتى در دو ركعت اوّل و دوم نيز به دليل پيروى از دو ركعت اوّل و دوم جهرى قرائت مكن…».
دفاع ما
با اين كه اين روايت, مورد توجّه عالمان بوده است و فقيهان, همه در «كتاب الصلاة» آن را ديده اند, ولى تا كنون ظاهراً تنها مرحوم علامه شوشترى است كه ادّعاى تحريف دارد. ايشان از روايت, چنين فهميده است كه بايد در دو ركعت اخير, حمد و تسبيح خوانده نشود و جمله «وَلا تقرأنّ شيئاً فى الأخيرتين» را اين گونه تفسير كرده است و در نتيجه, افزوده است: اين, تنها با گفته ابن ادريس هماهنگ است كه دعوت به سكوت در دو ركعت اخير مى كند. غافل از اين كه جمله «ولا تقرأنّ شيئاً فى الأخيرتين», تنها نفى قرائت مى كند و آن, در قرائت حمد, ظهور دارد و هرگز تسبيح (تسبيحات اربعه) را شامل نمى شود.
بنابراين, درباره دو ركعت اخير, روايت مى گويد كه حمد قرائت نشود; ولى تسبيحات اربعه بايد خوانده شود و با اين شكل, روايت, مضمونى روشن دارد. پس آن گونه كه اعلام فرموده اند: روايت, حكم نماز جهرى را بيان مى دارد.
در دو ركعت اوّل و دوم, چون امامْ بلند قرائت مى كند, مأموم بايد به قرائت امام گوش بدهد و خود, قرائت نكند و در ركعت سوم و چهارم هم مأموم, همانند ركعت اول و دوم, بايد قرائت حمد نداشته باشد; ولى تسبيحات اربعه ثابت است.
كوتاه سخنْ اين كه علامه شوشترى, از جمله «ولا تقرأنّ شيئاً فى الأخيرتين», نفى حمد و تسبيح را فهميده و جمله «ولا تقرأنّ» را بر معناى عرفى آن حمل كرده است; ولى روشن است كه «ولا تقرأنَّ» در اين جا معناى اصطلاحى دارد; يعنى قرائت قرآن (حمد) نباشد و هرگز به نفى تسبيح, ناظر نيست.
بنابراين, هيچ گونه تحريفى در روايت, صورت نگرفته است و هرگز اصول مذهب با