2. در جلد9, صفحه249 در ارتباط با تفسير «واللّيل و ما وَسَق» آمده است:
يقول إذا ساق كلّ شىء من الخلق الى حيث يهلكون بها.
آن گاه علامه مجلسى در توجيه اين تفسير معصوم, فرموده است:
«إذا ساق كلّ شئ» بيان لحاصل المعنى مع رعاية الاشتقاق الكبير فى اللفظ أيضاً والهلاك مجازٌ للنوم.
3. در جلد11, صفحه109 در حديثى آمده است كه: زنان, «نساء» ناميده شده اند; چرا كه حضرت آدم, اُنسى جز با حوّا نداشت.
از اين حديث بر مى آيد كه واژه «نساء», از واژه «اُنس» گرفته شده است; ولى چگونه چنين چيزى مى شود؟ در اين زمينه, علامه مجلسى مى نويسد:
كأنّه مبنيّ على القلب أو على الاشتقاق الكبير.
اشتقاق «نساء» از «اُنس», يا بر پايه قلب است (يعنى «نساء» در اصل, «اُنس» بوده و از آن ريشه گرفته شده, آن گاه قلبى در او شكل گرفته و به واژه «نساء» تبديل شده است) و يا اين اشتقاق, بر پايه اشتقاق كبير است.
در جلد60, صفحه265 نيز مشابه همين توجيه آمده است:
كون «النساء» من «الاُنس», إمّا مبنيّ على القلب أو على الاشتقاق الكبير, أو على أنّه إذا أنسوا بهنّ نسوا غيرهنّ فاشتقاقه من النسيان.
4. در جلد58, صفحه89 در روايتى آمده است كه آسمان, «سماء» ناميده شد; چرا كه سماء, نشانه و علامت آب است; يعنى آسمان, معدن آب است. آن گاه, علامه مجلسى در توجيه اين نامگذارى مى نويسد:
فسّر الوسم بالمعدن, لأنّ معدن كلّ شىء علامة حصوله, ولعلّه منبيّ على الاشتقاق الكبير, لأنّ الوسم من معتلّ الفاء والسماء على المشهور من معتلّ اللاّم من السموّ و هو الرفعة, أو هو على القلب كما أنّ الإسم أيضاً من السموّ.
5. در جلد67, صفحه61 در روايتى آمده است:
المؤمن قرشيّ لأنّه أقرّ للشيّ و نحن الشيّ…