دفاع از حديث(9) - صفحه 146

پسنديده با زن» نيست؟ بلكه اين منع و بازدارى, مصداق زيان رسانى به زن است و ملاكاً مشمول نهى اين آيه مى شود كه مى گويد: «نبايد به مادر, آزارى برسد».
شيخ شمس الدين, آن گاه مى خواهد توجيهى در جهت تفسير اين روايت, ارائه دهد و مى نويسد:
ممكن است بر فرض صحّت اين روايت از پيامبر(ص), بگوييم كه اين روايت, قضيه اى را در خصوص مورد خويش, بازگو مى كند. حكمى كه از اين روايت به دست مى آيد, يك حكم عمومى و كلّى نيست; بلكه يك حكم خاص و ويژه مورد خود روايت است. بنابراين, پيامبر(ص) با ويژگى هاى خانواده موضوع روايت, آشنا بوده است و آن ويژگى ها ايجاب مى كرده كه پيامبر(ص) به آن زن, اجازه عيادت از پدرش را ندهد و او را از حضور در مراسم تشييع پدر خويش باز دارد.
دليلى كه وجود اين ويژگى هاى شخصى مرتبط با مورد روايت را تأييد مى كند, اين است كه منع از حضور, از سوى شوهر صادر نشده است و شخص پيامبر(ص), آن زن را از خارج شدن از خانه منع كرده است و هرگز در روايت, شاهدى نيست كه دلالت بر آگاهى شوهر آن زن از كسالت پدر همسرش داشته باشد; بلكه ظاهر روايتْ اين است كه پس از سفر شوهر, كسالت پدر زن, شروع شده است; وگرنه نهى زن از سوى شوهر در مورد عيادت و تشييع, با معاشرت به معروف ۱ و امساك از منكر, ۲ كه در قرآن, مردان درباره زنان بدان توصيه شده اند, منافات دارد.

دفاع ما

در اين دفاع, پس از يك مقدمه كوتاه, دو پاسخ ارائه مى شود و دقيقاً توضيح مى دهيم كه روايت, هرگز در جهت مخالف قرآن قرار ندارد و با آيه «و عاشروهنّ بالمعروف»,

1.نساء, آيه ۱۹.

2.بقره, آيه ۲۳۱; طلاق, آيه ۲.

صفحه از 151