توضیحی در باره «أنا قتیلُ العَبرَة»

توضیحی در باره «أنا قتیلُ العَبرَة»

سخنی از امام حسین(ع)

اضافه شدن «قتیل (کشته)» به «العَبرة (اشک)» ، اضافه سبب به مسبَّب است . بنا بر این ، جمله «من ، کشته اشکم» ، بدین معناست که کشته شدن من ، سبب جاری شدن اشک است . این جمله در احادیث نیز چنین تفسیر شده است:

أنَا قَتیلُ العَبرَةِ ، لا یذکرُنی مُؤمِنٌ إلَا استَعبَرَ .[۱]من کشته اشکم . مؤمنی از من یاد نمی کند ، جز این که می گرید . لا یذکرُهُ مُؤمِنٌ إلّا بَکی .[۲]مؤمنی از او یاد نکرد ، جز این که گریست .

علّامه مجلسی در تبیین این جمله می گوید :

عبارت «من کشته اشکم» ، یعنی : کشته ای که به اشک و گریه نسبت داده می شود و سبب جاری شدن اشک است ، یا با اشک و آه و ناله کشته می شود، که معنای اوّل ، اظهر است .[۳]

البتّه به نظر می رسد که وجه نخست ، به دلیل انطباق با احادیثی که به آنها اشاره شد و همسویی با جایگاه امامت و عظمت روحی امام حسین علیه السلام ، مُتَعین (قطعی) است و نه اظهر (نزدیک تر به واقع) .

در واقع ، جمله «أنا قتیل العبرة» ، به یک پدیده مهم و تنبّه آفرین اجتماعی و تاریخی اشاره دارد که کشته شدن هیچ کس در طول تاریخ ، به اندازه کشته شدن سید الشهدا ، غم انگیز و گریه آور نبوده و نیست .

در طول تاریخ ، انسان های بسیاری کشته شده اند که کسی بر آنها نَگریسته و بسیاری نیز کشته شده اند و گریه بر آنها ، موقّت بوده و بسیاری نیز کشته شده اند و تنها گروه خاصّی را متأثّر کرده اند ؛ امّا تحقیقا در باره هیچ کس جز امام حسین علیه السلام گزارش نشده است که همه پیامبران از آدمِ ابو البشر تا خاتم انبیا، و خاندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و جمعی از اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قبل از ولادتش، بر او گریسته باشند و نیز فرشتگان ، پریان ، حیوانات و زمین و آسمان بر او گریه کرده باشند و حتّی دشمن بر او گریسته باشد .[۴]

در طول تاریخ ، کسی را سراغ نداریم که مردمی بیش از یکهزار و سیصد سال ، بر او بگریند . آری! سید الشهدا ، «کشته اشک» است ؛ اشکی که تا وقتی انتقام خون همه مظلومان تاریخ را از ستمگران باز نستاند و آرمان های حسینی را به رهبری فرزند بزرگوارش ، مهدی آل محمّد ، در جهانْ تحقّق نبخشد ، همچنان بر گونه های مؤمنان راستین و علاقه مندان به خاندان رسالت ، جاری خواهد بود .


[۱]ر.ك : ص ۳۴ ح ۲۷۶۵ .

[۲]مستدرك الوسائل: ج ۱۰ ص ۳۱۸ ح ۱۲۰۸۴ .

[۳]بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۲۷۹ .

[۴]اين نقل ها، به صورت مستند، در همين فصل مى آيند.