نگاهي به مقدّمه كتاب «اسرار آل محمد» - صفحه 160

گرديد. در آن جا درباره برخورد سليم با ابان و تسليم كتاب به وى, سخن از «يك اتّفاق يا تصادف» ۱ است و در اين جا هم, سخن از يك اتّفاق عجيب و رؤياى صادقه! ۲
ثانياً بايد از مترجم محترم پرسيد: مدرك و مأخذ اين خواب, كجاست؟ اگر يك پژوهشگر ژرف بين بپرسد: با فرض اين كه ناقل اين رؤيا خودِ ابان باشد, آيا صرف ادّعاى يك نفر مبنى بر اين كه من در خواب, چنين و چنان ديدم ـ با توجّه به اين كه خواب, يك تجربه شخصى و غير قابل انتقال است و امكان نفى يا اثبات آن, چندان ساده نيست ـ, براى اثبات مدّعا كافى است؟ آيا مأخذ اين خواب, به غير از خودِ كتاب سليم, جاى ديگرى هم هست؟ و اگر هست, آيا ديگران از همين منبعْ نقل نكرده اند و در آن صورت, اين دور, باطل نخواهد بود؟ آيا سخن ابان ـ با فرض اين كه واقعاً از او باشد ـ, تا اين اندازه قابل دفاع و استناد است؟
ثالثاً بايد پرسيد: «بائُك تجرّ و بائى لاتجرّ»؟! چگونه است كه در تأييد وثاقت ابان و ردّ نظر مخالفان, به اين استدلال كرده ايد كه از جمله دلائل مخالفانِ ابان, خواب هايى است كه عليه وى ديده اند و آنها «براى تضعيف ابان, به چند خواب تمسّك كرده اند كه از نظر رجاليان, فاقد ارزش علمى است»; ۳ ولى در اين جا خود به خوابى كه ابانْ نقل كرده, استناد كرده ايد؟! واقعيتْ همين است كه در اين جا اظهار كرده ايد; يعنى خواب هايى كه اين و آن, عليه يا له ديگران ديده اند, به هيچ وجه از ديد رجالى و روش تحقيق در رجال, مورد قبول نيست و براى اثبات يا نفى مطلبى بايد از ابزارها و وسائل مطلوب و معقول, استفاده كرد. به نظر مى رسد كه سخن صحيح درباره ابان, همان است كه جناب عالى از شيخ طوسى درباره وى, آورده ايد: «تابعيِ ضعيفى است» ۴ و همان كه از قول علامه حلّى نقل فرموده ايد: «در روايات ابان, توقّف مى كنيم». ۵ بنابراين,

1.همان, ص۲۸.

2.همان, ص۳۵.

3.همان, ص۱۳۰.

4.همان, ص۱۲۸.

صفحه از 173