نگاهي به مقدّمه كتاب «اسرار آل محمد» - صفحه 163

معارف خويش نداشتند و بخصوص در جنبه عقيدتى, كتاب تدوين شده و آماده اى نداشتند تا در مقابل دشمنان و يا براى خود شيعيان, عرضه كنند و تنها نوشته درخشانى كه به حقْ آبروى تشيّع به شمار مى آمد و حامل حقايقى بس عميق از عقايد و تاريخ تشيع بود, همانا كتاب سليم بن قيس بود. ۱
ولى بايد توجّه داشت كه اوّلاً اگر شيعه پيش از زمان امام صادق(ع) امكان بيان حقايق معارف خويش را نداشت, به گواهى تمامى مؤرّخان تاريخ اسلام, در دوره آن حضرت ـ كه مصادف با زوال حكومت ننگين بنى اميّه و آغاز حكومت غاصبانه بنى عباس بود ـ, بهترين فرصت را براى اظهار معارف اهل بيت(ع) پيدا كرد و هزاران شاگرد مكتب امام صادق(ع) و هزاران حديثِ منقول از آن حضرت, بهترين گواهِ اين مدّعاست.
ثانياً به شهادت بسيارى از كتب حديث, پيش از سليم, بزرگانى همچون سلمان و ديگران, و در رأس همه: اميرمؤمنان(ع) و فاطمه زهرا(س), داراى تأليف و كتاب بودند و لذا كتاب سليم, نبايد تنها تأليف در اين زمينه تلقّى شود. يك نگاه اجمالى به اثر ارزشمند تدوين السنة الشريفة, تأليف استاد سيد محمدرضا حسينى جلالى براى اثبات اين ادّعا كافى است.
ثالثاً اين عبارت كه «كتاب سليم, حامل حقايقى بس عميق از عقايد و تاريخ تشيع بود», جاى تأمّل دارد; زيرا احاديث اين كتاب, همه عقايد و اصول دين و همه حقايق مربوط به تاريخ تشيّع را در برنمى گيرد.
رابعاً بايد توجه كرد كه اصولاً تعليم و تعلّم در آن روزگاران, همانند امروز, براساس مكتوبات و نوشته ها و از روى كتاب هاى درسى نبود كه اگر فرض كنيم اصحاب ائمه(ع) كتابى در اختيار نداشتند, از فراگيرى تعاليم اهل بيت(ع) بى بهره مى ماندند و تنها در صورتى كه كتابى موجود بود, مى توانستند دستورات دينى را بفهمند.

نكته پنجم

در صفحه 66 كتاب آمده است:
سليم بن قيس, هنگام تحويل كتابش به ابان بن ابى عياش به او چنين گفت: «نزد من نوشته هايى است كه از افراد مورد اطمينان شنيده ام و به دست خود نوشته ام. در آنها احاديثى است كه نمى خواهم براى مردم (در اجتماع) ظاهر شود; زيرا آن را انكار مى كنند و عجيب تلقّى مى نمايند; در حالى كه حق است و از اهل حق و فقه و صدق و صلاح, از اميرالمؤمنين(ع) و سلمان و ابوذر و مقداد گرفته ام…».

1.همان, ص۵۹.

صفحه از 173