نگاهي به مقدّمه كتاب «اسرار آل محمد» - صفحه 164

بدين ترتيب, در درجه اوّل, خود مؤلفْ اعلام داشته كه در تأليف اين كتاب, دقّت و اتقان لازم را به كار برده است [; يعنى اتقان كتاب و دقّت در حفظ و جمع و ضبط آن, مدّعاى خود مؤلف است]. پس از آن, به نقل سخنان برخى از دانشمندان در باره كتاب سليم پرداخته شده است.
در اين زمينه هم چند نكته قابل تأمّل است:
اولاً سند اين سخن, كتاب سليم, و گوينده اش ابان بن ابى عياش است. بنابراين, مشمول همان ايرادهايى خواهد شد كه در آخر نكته دوم, بدان اشاره شد.
ثانياً با صرف نظر از اشكال فوق, نهايت چيزى كه با گفته سليمْ اثبات مى شود, اين است كه او سعى كرده است احاديث مورد وثوق را از افراد مورد اطمينان, جمع آورى كند; ولى آيا اين سخن, سهو و نسيان و اشتباه را هم از وى نفى مى كند؟ آيا صِرف ادّعاى سليم, از وى فردى معصوم مى سازد كه اگر خودْ اشتباه نمى كند و نهايت دقّت را به كار مى بندد, ديگر راويان حديثى كه وى از آنها حديث نقل مى كند هم دچار خطا و اشتباه نمى شوند؟
خوب است مترجم محترم, در اين زمينه به مقدمه يكى از منابع مهم خويش, يعنى معجم رجال الحديث مرحوم خويى مراجعه فرمايد تا روشن شود كه آن مرحوم, درباره كتب اربعه شيعه و مؤلفان بزرگوار آنها چگونه داورى كرده است و على رغم احترام فوق العاده به اين كتاب ها, باز احتمال راهيابى سهو و اشتباه را در آنها منتفى ندانسته است.
حقيقتْ اين است كه وثاقت سليم و معتبر دانستن وى و كتابش يك مطلب است و صحيح دانستن تك تكِ احاديث اين كتاب, مطلبى ديگر. اين كه مترجم محترم, سخنانى از بزرگان در تأييد سليم و كتابش نقل مى كند, حتّى اگر اين تأييدها اجماعى بود و مخالفى نداشت, كه دارد ـ, هرگز به معناى تأييد صددرصد تك تكِ احاديث آن نبايد تلّقى شود. مگر نظير اين تأييدها درباره ديگران و كتاب هايشان نبوده است؟ پس چگونه است كه در طول تاريخ, به غير از قرآن ـ كه وحيانى بودن آن مسلّم و خدشه ناپذير است ـ, همه كتاب ها, از جمله كتب اربعه شيعه, در معرض بحث و بررسيِ موشكافانه علما قرار داشته

صفحه از 173