نگاهي به مقدّمه كتاب «اسرار آل محمد» - صفحه 167

«اُنظُر الى ما قالَ ولا تَنْظُر الى مَن قال»؟ پس چگونه مى توان تصور كرد كه ايراد به دانشمندى, ايراد به اصل دينْ تلقى شود؟ مگر كتابهاى فقهى, اصولى, كلامى, فلسفى و تفسيريِ دانشمندان, پر از اين نقض و ابرام ها نيست؟ آيا طرح اشكال ها آسيبى به دين رسانده است؟
بنابراين, نبايد بيش از حدْ ساده انديشى نمود و هر ديدگاه مخالف با كتاب سليم را به يكى از انگيزه هاى مذكور, مردود دانست.

نكته هفتم

اگرچه در آغاز بحث, به اعتقاد مترجم در عدم راهيابى جعل و تحريف به كتاب سليم, به اجمالْ اشاره كرديم; امّا به دليل اهمّيت اين بحث و توجّه خاصّ مترجم بدان, با تفصيل بيشترى به شرح و توضيح آن در اين جا مى پردازيم. ايشان در بحث «نسبت دادن جعل و تحريف به كتاب و جواب آن» در صفحه 95 كتاب, خلاصه ديدگاه دانشمندان شيعه (درباره كتاب سليم) را ـ كه قاعدتاً مورد پذيرش خود ايشان هم هست ـ اين گونه بيان داشته است:
مطالعه اوّل تا آخر كتاب سليم, در حكم به صحّت آن, كافى است و در اين كتاب, مطلب خاصّى كه دلالت بر جعل يا تحريف كند, وجود ندارد. نمونه هايى هم كه به عنوان اشكالْ مطرح شده, هرگز دلالت بر جعل و تحريف در كتاب ندارد و خلاصه, هيچ دليلى بر جعل در اين كتاب نمى توان پيدا كرد. گذشته از اين كه نقل احاديث كتابِ سليم در طول چهارده قرن توسط علماى شيعه, دليل روشنى است بر اين كه كتاب, از هر گونه جعل و تحريفى به دور است; وگرنه اين طور مورد توجّه واقع نمى شد.
آن گاه با طرح سؤال هايى نظير آنچه در پى مى آيد, در صدد اثبات عقيده خويش برآمده است:
آيا علماى شيعه كه در طول چهارده قرن, كتاب سليم را تأييد و از آن نقل

صفحه از 173