نگاهي به مقدّمه كتاب «اسرار آل محمد» - صفحه 168

كرده اند, در صدد تأييد كتابى جعلى بوده اند؟ آيا نه چنين است كه مى خواسته اند نمونه اى از ميراث علميِ مذهب شيعه را در معرض ديد جهانيان قرار دهند؟ آيا با چنين هدفى كتاب جعلى يا تحريف شده اى را عرضه مى كنند؟ آيا در طول هزار و چهار صد سال, واقعاً هيچ كس متوجّه اين مطلب نشده است؟ براى روشن شدن كامل مطلب مى توان گفت: ادّعاى جعل و تحريف, فقط براى ايجاد شكّ و ترديد در عظمت كتاب سليم, مطرح شده است… كتاب سليم, يك مدرك تاريخى اصيل و معتبر است كه وقايع سقيفه و بعد از آن را براى ما حكايت مى كند. ۱
به نظر مى رسد كه مترجم محترم, فرد يا افراد خاصّى را كه به كتاب سليم تاخته اند و يا به احاديث آن بى اعتنا بوده اند, هدف قرار داده است و به آنها پاسخ مى دهد; وگرنه, چه طور ممكن است تا اين حد, در دفاع از يك فرد و كتابش ـ هر اندازه هم كه بزرگ باشد ـ, جزميتْ نشان داد و امكان هرگونه جعل يا تحريف را از آن, دور دانست؟!
به علاوه, آيا منطقى است كه با مايه گذاشتن از علماى بزرگوار شيعه, نظريات دانشمندان مخالف كتاب سليم را مردود دانست؟ آيا دفاع علما از سليم در طول چهارده قرن, واقعاً به معناى تأييد صد در صد كتاب و در نتيجه, عدم راهيابى هرگونه جعل و تحريف به آن است؟ مگر اين تأييدها درباره ديگر بزرگان و آثارشان, فراوان نيست؟ پس چرا هر صاحب نظرى به خود حق مى دهد به نقد و بررسى ديدگاه هاى اشخاص و آثارشان بپردازد, (همان گونه كه شما خود در همين مقدمه در چند موردْ چنين كرده ايد)؟ آيا دانش در پرتو اين چون و چراها رو به سوى كمال مى رود يا با پذيرش صِرف افكار و انديشه هاى ديگران؟ صِرف دفاع بزرگان, در همه موارد, نشان از حقيقت صد در صد نمى تواند باشد; بلكه ممكن است حقايقى درطول زمان و به مرور ايّام, آشكار شوند. بنابراين, منطق علمى حكم مى كند كه در اين مورد خاص هم لااقل احتمال راهيابى وضع و جعل را منتفى ندانيم و يك كتاب معمولى را آن قدر قداست نبخشيم كه ناخواسته درباره آن,

1.همان, ص۹۵ـ۹۶.

صفحه از 173