نگاهي به مقدّمه كتاب «اسرار آل محمد» - صفحه 170

نظر رجالى, مورد قبول نيست… و كتاب ابن غضائرى, جعلى است و به دست مخالفين جعل شده و به ابن غضائرى نسبت داده شده» و…; ۱ امّا ديگران حق ندارند درباره سليم و كتابش اظهار نظر يا قضاوتى مخالف داشته باشند؟ و در صورت اظهار مخالفت ـ حتى اگر بر پايه دلائل باشد ـ بايد به انگيزه ايجاد شك و ترديد در اصل كتابْ تلقّى شود؟ آيا مترجم محترم مى پذيرد كه ديگران هم درباره ايشان و اظهار نظرهايشان همين قضاوت ها را به عمل آورند؟

چند نكته ديگر

در پايان اين بخش, به چند نكته ديگر, به اجمالْ اشاره مى شود:
الف ـ در ص 138 كتاب, سال وفات شيخ طوسى به اشتباه, 465 هجرى ذكر شده كه تاريخ صحيح آن, 460 است.
ب ـ در پاورقى شماره پنج در صفحه 18 آمده است كه سليم, احاديث بسيارى از سلمان نقل كرده است و سلمان, در سال شانزدهم هجرى, به عنوان حاكم مدائن, از مدينه به آن ديار رفت. در آغاز همين صفحه مى نويسد:
ولادت سليم, دو سال قبل از هجرت, در منطقه كوفه بود و او هنگام وفات پيامبر(ص), دوازده سال داشته است… او در سنين نوجوانى كه در حدود پانزده سال داشته, در اوايل حكومت عمر و قبل از سال شانزدهم هجرت, وارد مدينه شده است.
حال, پرسشْ اين است كه چگونه مى شود ميزان نقل احاديث وى از سلمانْ بسيار باشد; امّا مقدار زمان مصاحبت اين دو, تا اين اندازه كم؟ به علاوه, او از چند سالگى اين همه احاديث را از حضرت سلمان نقل كرده است؟
ج ـ در بحث «سلسله متّصل علما در نسخه بردارى از كتاب سليم», از ص37 تا

1.همان, ص۹۹. سخن بر سرِ رد يا تأييد ابن غضائرى و صحّت و سقم كتابش نيست. آنچه مدّ نظر است, مقايسه دوگونه برخورد و دو گونه تلقّى است.

صفحه از 173