(۱۰)
خداشناسی فطری از دیدگاه قرآن و حدیث و حکمت متعالیه
رسول شربیانى، رضا
کارشناسى ارشد فلسفه و کلاماسلامى
دانشگاه تربیت مدرس
استاد راهنما: ابراهیمى دینانى، غلامحسین
۱۳۷۵
در پایان نامۀحاضر پس از بررسى لغوى و اصطلاحى فطرت و بحث از ادراکات و گرایشهاى فطرى و بالاخره خداشناسى فطرى این نتایج به دست آمده است: ۱) لغت فطرت طبق نظر عامۀمفسران به معناى خلقت اولیۀانسان با ویژگیهاى خاص است. ۲) اصطلاح فطرى در نظر حکماى اسلامى، خلاف نظر عدهاى از فلاسفۀعقلگراى غربى است. آنها معلومات حصولى را به طور فطرى قبول ندارند. ۳) آنها همچنین معلومات بدیهى و اولیه را فطرى مىدانند؛ اما این معنا از معلومات فطرى با ادراکات فطرى که ذاتى است فرق دارد. ۴) حکماى اسلامى معلومات فطرى را در حیطۀعلم حضورى قبول دارند. ۵) حکماى اسلامى پارهاى گرایشهاى مقدس انسان مثل حقیقتجویى و کمالجویى و زیبایى طلبى و عدالت دوستى و خداجویى و خداپرستى را فطرى و ذاتى روح او مىدانند. ۶) خداشناسى در نظر حکماى اسلامى فطرى حضورى است. ۷) نظر قرآن در مورد معرفت فطرى مؤیّد نظر حکماى اسلامى است. ۸) درقرآن خداگرایى و خداشناسى به معناى علم حضورى فطرى است. ۹) در روایات اسلامى به فطرى بودن خداشناسى تأکید شده است.