پاسخ نويسنده«عيار نقد»
سردبير محترم مجله علوم حديث
نامه جناب آقاى حسين هرساوى را در نقد نوشتار «عيار نقد», ملاحظه كردم. متأسفانه مطلب علمى جديد و قابل تأملى ندارد كه محتاج پاسخگويى باشد. شايد اشاره به چند نكته, مفيد باشد:
1. شرع مقدّس, تهمت زدن به مخالف را جايز نمى شمارد. اين شيوه دفاع, نزد شرع و عُقلا مردود است.
2. غرض از طرح بحث حديث غير تكرارى آن بود كه استبعاد بعضى از عزيزان, زائل شود كه چگونه شخصى كه سه سال در خدمت پيامبر بوده است, بيش از پنج هزار حديث نقل كرده است. اگر اين تعداد, هزار و پانصد حديث باشد, هيچ استبعادى نخواهد داشت.
3. مطرح كردن ابن عباس و نزديك به چهار هزار حديث او نيز براى رفع استبعاد فوق بوده است و به هيچوجه مربوط به فتاواى ابن عباس و حبرالامّه بودن او نيست.
4. تفاوت بين احاديث مُعَنعن و الفاظ «حدثنا» و «أخبرنا» هيچ ارتباطى با تدليس در اسناد ـ بدان معنا كه ما اشاره كرده ايم ـ ندارد. اين دو, مصاديق مختلف تدليس هستند و هيچ يك نافى ديگرى نيست.
5. ظاهراً ناقد محترم, با آراى «أهل القرآن» و يا «القرآنيون» در هند و پاكستان و مصر, هيچ آشنايى ندارند. لازم است به كتبى كه در اين باره نوشته شده و حجّيت كلام پيامبر(ص) را به طور كلى نفى نموده اند, مراجعه شود تا مباحثى آن گونه ناپخته مطرح نشود.
6. درست است كه ابوهريره همان است كه در تاريخ حديثْ معرّفى شده است; لكن اگر تحقيق جديدى در مورد او انجام نشود, هيچ احتياجى به نوشتن مقاله و كتاب جديد نيست. مقاله علمى, نوشتارى است كه مطلب جديد و يا هندسه تحليلى جديدى ارائه دهد.
7. از جناب آقاى هرساوى مى خواهم «عيار نقد» را دوباره بخوانند و آن گاه انديشه كنند كه «نقدها را بود آيا كه عيارى گيرند!».
سيد محمد كاظم طباطبايى/قم