سخنى درباره امانت - صفحه 4

چهار . گستره عرصه امانت

از نظر اسلام ، عرصه امانت ، بسيار گسترده است و هر نعمتى كه خداوند متعال به انسان داده ، هر كارى كه به او واگذار مى شود و هر مسئوليتى كه به او سپرده شود ، در حقيقت ، امانتى است كه به او سپرده شده است . بنا بر اين ، آياتى كه مردم را به رعايتِ امانت ، ترغيب مى كنند ، شامل همه عرصه هاى امانت مى گردند . عرصه هاى امانت بر پايه جمع بندى اى كه در فصل چهارم شده ، عبارت اند از :
1 . عرصه سياسى . در نظام اسلامى ، هر كس از قدرت سياسى برخوردار است ، امانتدار خداوند متعال و مردم است ، و هر كه جايگاه سياسى بالاتر و قدرت افزون ترى دارد ، بارِ امانت او سنگين تر است . بر اين اساس ، بار امانت رهبران جامعه ، از همه سنگين تر است . از اين رو ، پيشوايان بزرگ اسلام ، براى به انجام رساندن مسئوليت سنگين خود ، از خداوند متعال ، استمداد مى كردند . ۱
2 . عرصه فرهنگى . پس از مسئولان سياسى ، بار امانتِ علما و رهبران فرهنگى جامعه از ديگران سنگين تر است . دانش و معرفت ، امانت خداوند است كه مسئولان فرهنگى ، هم خود بايد بدان عمل كنند ، و هم زمينه را براى عمل كردن ديگران ، فراهم سازند .
البتّه برخى از معارف ، امانت هايى هستند كه جزء اسرار الهى محسوب مى شوند و انتقال آنها به افراد فاقد ظرفيت ، خيانت و خطرناك است . ۲
3 . عرصه اقتصادى . روشن ترين عرصه امانت نزد عموم مردم ، عرصه اقتصادى است . نكته قابل توجّه در امانتدارى اقتصادى از نگاه اسلام ، اين است كه شخص مسلمان ، نه تنها حق ندارد به حقوق ديگران تجاوز كند ، بلكه ثروت شخصى خودش نيز امانتى در نزد اوست و نمى تواند آن را در هر راهى كه مى خواهد ، مصرف كند . از اين رو ، در اسلام ، اسرافكارى در مال خود نيز خيانت محسوب مى گردد . ۳
4 . عرصه اخلاقى . گستره امانتدارى در عرصه اخلاقى بسيار وسيع است . در واقع ، اتّصاف به انواع صفات نيكو و اجتناب از همه صفات ناشايست ، امانتدارى وجدان اخلاقى است كه خداوند متعال به انسان ارزانى داشته است . از اين رو ، در روايات اسلامى ، امورى مانند : صداقت ، وَرَع ، عفّت ، وفا ، همكارى براى اقامه حق ، پاداش ِ نيكى با نيكى ، و حفظ اسرار مردم ، از مصاديق امانتدارى شمرده شده اند .
5 . عرصه عملى . در اسلام ، هر كارى كه به انسان سپرده شود ، امانت محسوب مى گردد . از اين روست كه اجير (پيمانكار) ۴ يكى از امانتداران محسوب مى شود . پيامبر خدا مى فرمود :
أنَّ اللّه َ عز و جل يُحِبُّ إذا عَمِلَ أحَدُكُم عَمَلاً أن يُتقِنَهُ .۵
خداوند دوست دارد كه هرگاه يكى از شما كارى را انجام مى دهد، به درستى انجام دهد.
كسى كه كارى به او سپرده مى شود ، هر چه آن را بهتر و كامل تر تحويل دهد ، امانتدار بهترى است و نزد خداوند متعال ، محبوب تر است .
6 . عرصه واجبات الهى . برنامه اى كه خداوند متعال براى زندگى انسان ارائه كرده ، در حقيقت ، بزرگ ترين نعمت و امانت الهى براى تكامل مادّى و معنوى و سعادت دنيوى و اُخروى اوست ، و همه انبياى الهى با هدف انتقالِ اين امانت به جامعه بشر ، مبعوث شده اند . بدين سان ، بهره گيرى از اين برنامه ، امانتدارى است و مخالفت با آن ، خيانت محسوب مى گردد .

1.. ر . ك : دانش نامه ميزان الحكمه : ج ۷ ص ۳۸۳ (فصل دوم : موجبات امانتدارى / كمك جستن از خدا) .

2.. ر . ك : دانش نامه ميزان الحكمة : ج ۷ ص ۴۰۷ (امانت هاى فرهنگى) و ص ۴۷۷ (كسى كه شايسته اعتماد و امانت سپارى نيست) .

3.ر . ك : دانش نامه ميزان الحكمه : ج ۷ ص ۴۰۹ (امانت هاى اقتصادى) و ص ۴۷۷ (كسى كه شايسته اعتماد و امانت سپارى نيست) .

4.. ر . ك : دانش نامه ميزان الحكمه : ج ۷ ص ۴۶۹ (فصل پنجم : امانتداران / اجير) .

5.. المعجم الأوسط : ج ۱ ص ۲۷۵ ح ۸۹۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۲۵۳ ح ۴۳۶۹ ، الطبقات الكبرى : ج ۸ ص ۲۱۶ ، تاريخ دمشق : ج ۳۴ ص ۲۹۰ ، كنز العمّال : ج ۳ ص ۹۰۷ ح ۹۱۲۸ .

صفحه از 9