(1)
فتنه از نگاه قرآن و حدیث
یساقى، علىاصغر
كارشناسى ارشد علوم قرآن و حدیث
دانشكده علوم انسانى دانشگاه تربیت مدرّس
استاد راهنما: دكتر مهدوىراد، محمّدعلى
استاد مشاور: دكتر حجّتى، سید محمّدباقر
1379
194ص
بیان نظرها و دیدگاههاى مفسّران از فتنه و تبیین درستى و نادرستى آنها، همچنین تحقیق در اینكه مراد خداوند از بیان فتنه چیست و معناى اصلى آن با توجّه به قرآن و حدیث كدام است، و بیان ابزار و لوازم فتنه و پیامدهاى آن، و نشان دادن موضع مؤمن در رویارویى با فتنه و جریانهاى برخاسته از آن، هدف نگارنده پایاننامه است.
فتنه، در میان مفاهیم قرآنى از اهمّیتى ویژه برخوردار است. در آیات قرآنى از جمله فلسفه نهایى جهاد، رفع فتنه دانسته شده است. برخى از مفسّران، فتنه را شرك دانستهاند و كسانى، حكم كافر بودن فتنهگر را دادهاند. مفسّرانى، جوّ خفقان و برخى فضایى آلوده و شبههناك را بر فتنه بار كردهاند. این گونهگونى دیدگاهها بین مفسّران، ناشى از فضاى فرهنگى و سیاسى و اجتماعىاى است كه آنان را به این اندیشه سوق داده است، و شاید هم فهم ویژه آنان از واژههاى در بستر فرهنگى خاصّى به این امر، منتهى شده است.
این پژوهش، در پنج فصل سامان یافته است. نگارنده، فصل اوّل را با مقدّمه آغاز نموده و در آن، كلّیات بحث را مطرح كرده است. سپس به تبیین معناى فتنه پرداخته و آن را در میان مفاهیم قرآنى و فهم واژگان آن در بحثهاى فرهنگى از اهمّیت خاصّى برخوردار دانسته است. وى با بیان فرضیات و كاربرد اصطلاحى این واژه و بیان ویژگىهاى آن، هدف از تحقیق در این مورد و روش تحقیق خود را بیان كرده است.
فصل دوم، درباره كاربرد معناى فتنه در قرآن است. فتنه در قرآن با لغتهاى مترادفى استعمال شده، كه لغات ابتلاء، امتحان از آن جملهاست. در قسمت دوم این فصل، دیدگاه مفسّران در این باب بررسى شده، كه تقریباً بیشتر این فصل، شامل آیات قرآن كریم و دیدگاههاى تفسیرى مىشود.
فصل سوم، درباره اسلام و فتنه بنىامیه است. در این فصل، نگارنده با اشاره به آیات مربوط به بحث و پیشگویىهاى قرآن درباره فتنه اُمَویان، نظر مفسّران را در باب تفسیر این آیات بیان مىكند.
نگارنده، در بخش دیگر، مسئله آیندهنگرى پیامبر اكرم و هشدار آن حضرت را در باب وقوع فتنه بعد از خود آورده و در یك نگاه، نمادهاى فتنه در عرصه عمل را معرّفى مىكند. وى در این راستا، علّت مصداق قرارگرفتن بنىامیه را به عنوان فتنه، مطرح كرده و بحث دگرگونى در نحوه گزینش خلیفه و تبدیل خلافت به سلطنت را از عوارض این فتنه برمىشمارد. امّا مطلب مهم اینكه این تحوّلات در سایه جعل حدیث و فضیلتتراشى در قالب حدیث صورت مىگرفت و از طرفى، براى به كرسى نشاندن اهداف خود از صاحبان اصلى این منصبها شخصیتزدایى مىنمودند، و این حیله را با وجود جوّ خفقان و فریب دادن شخصیتهاى برجسته علمى و دینى و به توهّم انداختن افكار عمومى و خلاصه، درآمیختن حقّ و باطل صورت مىدادند.
فصل پنجم، در زمینه خاستگاههاى فتنه و راههاى رهایى از تنگناى فتنههاست، این فصل، از بخشهاى متعدّدى، مانند: شناخت خاستگاههاى فتنه، پیروى از خواهشهاى نفسانى، بدعتها و نوآورىهاى بىبنیاد، و راههاى نجات از تنگناى فتنهها تشكیل شده است.