روش علامه طباطبايی در بررسی و نقد تفاسير روايی با تکيه بر قاعده سياق
سال
/ شماره پیاپی
/
صفحه
209-232
چکیده :
علامه طباطبايی در به کارگيری روايات در تفسير قرآن دقت و توجه ويژهای مبذول داشته است، ايشان در خلال تفسيرش بحثی با عنوان «بحثهای روايي» مطرح میکند و با بررسی فقه الحديثی روايات، و عرضه روايات بر قرآن، بهويژه با در نظر گرفتن قاعده سياق، به طور مفصل به ارزيابی روايات و نقد و بررسی اجتهاد مفسّران در استفاده از روايات جهت تفسير قرآن میپردازد، و بر اين اساس، در موارد بسياری مثل ناسازگاری روايت با سياق آيه به دليل شواهد درونی آيه، ناسازگاری روايت با سياق آيه در بيان مکی و مدنی بودن، ناسازگاری روايت با سياق آيه به دليل بیربط بودن روايت شأن نزول با آيه، ناسازگاری روايت با سياق در بيان مفهوم آيه و... روايات را رد و اجتهاد مفسّران را نقد میکند؛ و در موارد معدودی، مثل سازگاری روايت با سياق آيه در تعيين معنای کلمهای خاص، سازگاری روايت با سياق آيه در تعيين معنای عبارات و جملات، سازگاری روايت با سياق آيه در تفسير آيات و... روايات را تأييد میکند و اجتهاد مفسّران و گاه محدثان از روايات را جهت استفاده بجا و صحيح از آنها مورد قبول قرار میدهد. در مقاله حاضر، شيوههای علامه طباطبايی در بررسی روايات، با تکيه بر قاعده سياق، بازبينی و تحليل میشود.
کلیدواژههای مقاله :قاعدة سیاق، اجتهاد مفسّرین، تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، روایات تفسیری.