يب ـ مُباهات كردن خداوند
۲۴۷.صحيح مسلمـ به نقل از معاويه ـ: پيامبر خدا بر حلقه اى از يارانش گذشت . فرمود : «براى چه گِرد هم نشسته ايد؟» .
گفتند : نشسته ايم و خدا را ياد مى كنيم و او را بر نعمت اسلام كه به ما داد و ما را بِدان ره نمون شد ، سپاس مى گوييم .
فرمود : «شما را به خدا ، فقط براى همين نشسته ايد؟» .
گفتند : به خدا كه فقط براى همين نشسته ايم!
فرمود : «بدانيد كه من ، از سرِ بدگمانى به شما سوگندتان ندادم ؛ بلكه جبرئيل عليه السلام نزدم آمد و مرا خبر داد كه خداوند عز و جل به وجود شما بر فرشتگان مباهات مى كند» .
يج ـ درآمدن به باغ هاى بهشت
۲۴۸.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از جابر بن عبد اللّه ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله بر يارانش در آمد و فرمود : «اى مردم! خداوند ، دسته هايى از فرشتگان دارد كه در مجالس ذكر روى زمين ، فرود مى آيند . پس در باغ هاى بهشت ، گشت بزنيد» .
گفتند : باغ هاى بهشت ، كجاست؟
فرمود : «مجالس ذكر [خدا] . پس بام و شام ، به ذكر خدا بپردازيد و او را به خود ، يادآور شويد» .
يد ـ روشنايى در روز قيامت
۲۴۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند ، در روز قيامت ، مردمانى را برمى انگيزد كه چهره هايى نورانى دارند و بر منبرهايى از مرواريدند و مردم بر آنان ، رشك مى برند . آنان ، نه پيامبرند و نه شهيد . آنان ، مردمانى از هر قبيله و آبادى اند كه براى خدا يكديگر را دوست مى دارند ، براى يادكرد خدا گِرد هم مى آيند و از او ياد مى كنند .