فصل سوم: تسبيح (گفتن سبحان اللّه )
واژه شناسى «تسبيح»
واژه «تسبيح» ، مصدر است از ريشه «سبح» . اين كلمه ، در اصل به معناى حركت سريع در آب است و از آن جا كه لازمه حركت سريع ، دور شدن از مبدأ حركت و نزديك شدن به مقصد است ، اين مادّه در باره دور شدنِ چيزى نيز به كار مى رود . از اين باب ، كاربرد «تسبيح» در مورد خداوند متعال ، به معناى تنزيه و دور شمردن او از انواع كاستى ها و ناشايستگى ها ، و نزديكىِ تسبيحگو به خداوند متعال و سهولت فرمانبرى از اوست . راغب اصفهانى ، در اين باره مى گويد :
سَبْح ، به معناى حركت سريع در آب و هواست ، چنان كه گفته مى شود : «سَبَحَ سَبحاً و سِباحةً» . اين معنا ، به عاريت گرفته شده است براى حركت ستارگان در فلك ، مانند : «وكُلٌّ فِى فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ؛ 1 و هر ستاره اى در فلكى [و مدارى ]مى شتابد» و نيز براى دويدن اسب ، مانند : «وَ السَّـبِحَـتِ سَبْحًا ؛ 2 سوگند به اسبان دونده» ، و براى سرعت حركت در كار ، مانند : «إِنَّ لَكَ فِى