283
منتخب نهج الذكر (ع-ف)

ولى حمد ، تنها مربوط به صفت جميل اختيارى است . ۱
راغب اصفهانى ، در تبيين تفاوت ميان حمد و مدح و شكر مى گويد :
حمد كردن خداوند متعال به معناى ثنا گفتن و ستودن او به فضيلت است . حمد ، اخصّ از مدح و اعم از شكر است ؛ چون در باره اعمال و رفتار نيكى كه به اختيار از انسان سر مى زند و براى صفات و خصالى كه در او نهاده شده است ، كلمه مدح به كار مى رود . براى مثال ، انسان به خاطر قامت بلند و زيبايى چهره اش مدح مى شود ، چنان كه براى بخشندگى و سخاوت و دانش ، مدح مى گردد ، در صورتى كه حمد ، مربوط به دومى مى شود ، نه اوّلى ، و شكر هم جز در برابر نعمت ، گفته نمى شود . پس هر شكرى حمد است ؛ ولى هر حمدى شكر نيست . نيز هر حمدى مدح است ، امّا هر مدحى حمد نيست . ۲

حمد و تحميد ، در قرآن و حديث

در قرآن كريم ، ستايش خداوند متعال در 43 آيه به صورت هاى مختلف ، مورد توجّه و تأكيد قرار گرفته است . خداوند متعال ، در چهارده آيه ، خود را ستوده ، ۳ در سيزده آيه به حمد و ثناى خود امر فرموده است ۴ (شش بار بدون تسبيح و هفت بار همراه با تسبيح) . در شانزده آيه نيز از زبان انبياء ۵ ، مؤمنان ۶ ، فرشتگان ، ۷ اهل بهشت ، ۸ اهل

1.ر. ك : الصحاح : ج ۲ ص ۴۶۶ .

2.مفردات ألفاظ القرآن : ص ۲۵۶ .

3.ر . ك : فاتحه: ۱ ، انعام : ۱ و۴۵ ، نحل : ۷۵ ، اسراء : ۱۱۱ ، كهف : ۱، قصص : ۷۰ ، روم : ۱۸ ، سبأ : ۱، فاطر : ۱ ، صافّات : ۱۸۲ ، زمر : ۲۹ ، غافر : ۶۵ ، جاثيه : ۳۶ .

4.راجع : الخصائص العمليّة / إمام المصلّين / أوّل من صلّى مع النبيّ . الخصائص العمليّة / إمام العابدين / أوّل من عبد الله من الاُمّة .

5.نستثني من الذين سبقهم الإمام عليه السلام إلى الإيمان و العبادة خديجة عليها السلام ، إذ يحتاج هذا الموضوع إلى دراسة مستقلّة .

6.ر . ك : اسراء : ۱۱۱ ، مؤمنون : ۲۸، نمل : ۵۹ و۹۳، عنكبوت : ۶۳ ، لقمان : ۲۵، حجر : ۹۸ ، طه : ۱۳۰، فرقان : ۵۸ ، غافر : ۵۵ ، ق : ۳۹ ، طور : ۴۸ ، نصر : ۳ .

7.ر . ك : إبراهيم : ۳۹ ، نمل : ۱۵ .

8.ر . ك : توبه : ۱۱۲ ، سجده : ۱۵ .


منتخب نهج الذكر (ع-ف)
282

فصل چهارم : تحميد (گفتنِ «الحمد للّه »)

واژه شناسى «حمد» و «تحميد»

واژه «تحميد» ، از ريشه «حمد» به معناى ستايش (در مقابل «ذم» به معناى نكوهش) است . اين مادّه (حمد) ، هنگامى كه به باب تفعيل برود ، معمولاً بر مبالغه دلالت مى كند و از اين رو ، «محمّد» به معناى «بسيار ستوده» است . گاهى نيز باب تفعيل ، ناظر به معناى نسبت است و در اين كاربرد ، تحميد به معناى نسبت دادن حمد و ستودگى به خداوند است .
خليل بن احمد فراهيدى ، «حمد» و «تحميد» را چنين معنا مى كند :
حمد ، نقيض ذمّ (نكوهش) است . گفته مى شود : «بلوته فأحمدته» ، يعنى : او را آزمودم و او را ستودنى و پسنديده كردار يافتم و او را بر آنها ستودم ... «تحميد» ، يعنى ستودن بسيار خداوند با ستايش هاى نيكو ... . «حمد» ، يعنى : ثنا گفتن . ۱
برخى از لغت شناسان در مقام فرق ميان «حمد» و «مدح» گفته اند كه حمد ، اخصّ از مدح است ؛ زيرا مدح ، مربوط به صفت جميل اختيارى و غير اختيارى مى شود ؛

1.ترتيب العين : ص ۱۹۶ .

  • نام منبع :
    منتخب نهج الذكر (ع-ف)
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: افقي، رسول؛ مترجم: شيخي، حميد رضا
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93291
صفحه از 640
پرینت  ارسال به