33
منتخب نهج الذكر (ع-ف)

۴۰.امام باقر عليه السلام :آخرت ، سراى ماندن است و دنيا ، سراى نابودى و رفتن . امّا اهل دنيا غافل اند و گويا تنها مؤمنان اند كه مى فهمند و اهل انديشيدن و پند آموختن اند . آنچه با گوش هايشان شنيده اند ، آنان را از يادِ خداوندِ عز و جل ، كَر نساخته است ، و هر زرق و برقى كه چشمانشان ديده ، از ياد خدا كورشان نگردانيده است . از اين رو ، به پاداش آخرت رسيده اند ، چنان كه به اين دانش رسيده اند .

۴۱.عدّة الداعىـ از معصومان عليهم السلام ـ: در بهشت ، دشت هايى است كه هر گاه ياد كننده [ى خدا ]شروع به ذكر گفتن كند ، فرشتگان ، شروع به كاشتن درخت مى كنند . گاه فرشته اى دست از كار مى كشد . به او گفته مى شود : چرا دست از كار كشيدى؟ مى گويد : دوستم باز ايستاد (يعنى از گفتن ذكر خدا) .

ر . ك : ص 123 (بركت هاى ياد خدا / فرود آمدن فرشتگان) .

و ـ مردانِ ياد خدا

قرآن

«در خانه هايى كه خدا رخصت داده كه رفعت يابند و نامش در آنها ياد شود. در آنها ، هر بامداد و شامگاه ، مردانى او را نيايش مى كنند كه نه تجارت و نه داد و ستدى، آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات، باز نمى دارد [و] از روزى كه دل ها و ديده ها در آن زير و رو مى شود ، مى هراسند» .

حديث

۴۲.امام على عليه السلامـ از سخن ايشان در هنگام تلاوت اين آيه :«و در آنها ، هر بامداد و شامگاه ، مردانى نيايش مى كنند كه نه تجارتى و نه داد و ستدى ، آنان را از ياد خدا باز نمى دارد»» ـ: خداوندِ پاك و والا ، ياد [خود] را جلا دهنده دل ها قرار داد ، به طورى كه به سبب آن ، دل هاى ناشنوا ، شنوا ، و دل هاى نابينا ، بينا ، و دل هاى سركش ، رام مى شوند . خداوند ـ كه نعمت هايش گران سنگ است ـ ، در هر برهه اى و در هر دوره اى ، همواره بندگانى داشته كه با آنان ، در ژرفاى انديشه شان نجوا كرده ، و در اندرون خِردهايشان ، با ايشان سخن گفته است و در نتيجه ، نور بيدارى ، در چشم و گوش و دل هاى آنان ، فروزان گشته بوده است . [آنان] روزهاى خدا را [به مردم] يادآور مى شدند و از مقام او مى ترسانيدند ، چونان راه نمايان در بيابان ها كه هر كس راه راست را در پيش مى گرفت ، راهش را مى ستودند و نويد رهايى و نجاتش مى دادند ، و هر كه را به راست و چپ مى رفت ، راهش را مى نكوهيدند و از نابودى بر حذرش مى داشتند . آرى . اين چنين ، چراغ هايى در آن تاريكى ها و راه نمايانى در آن شبهات بودند .
ياد خدا ، اهلى دارد كه آن را به جاى اين دنيا گرفته اند و از اين رو ، نه تجارتى و نه خريد و فروشى ، آنان را از ياد خدا باز نمى دارد . [آنان] روزهاى زندگى را با ياد خدا مى گذرانند و عوامل باز دارنده از حرام هاى خدا را در گوش بى خبران ، فرياد مى زنند و به دادگرى فرمان مى دهند و خود به اين فرمان ، عمل مى كنند ، و از زشتى ها باز مى دارند و خود ، از آنها باز مى ايستند . پس ، با آن كه در دنيا به سر مى برند ، گويا دنيا را در نورديده و به آخرت رسيده اند و فراسوى دنيا را مشاهده كرده اند، و گويا بر احوال نهان برزخيان ـ كه روزگار درازى است در آن به سر مى برند ـ ، پى برده اند ، و [گويا] قيامت ، وعده هاى خويش را براى ايشان ، تحقّق بخشيده است . پس ، پرده آن را براى اهل دنيا كنار زده اند ، تا جايى كه گويا چيزهايى را مى بينند كه مردم نمى بينند و چيزهايى را مى شنوند كه مردم نمى شنوند .
اگر آنان را در ذهن خود ، مجسّم نمايى ـ كه با وجود آن مقام هاى پسنديده و جايگاه هاى شكوهمندشان ، كارنامه هاى خويش را گشوده اند و به حساب اعمال خود ، رسيدگى مى كنند، از هر عمل خُرد و كلانى كه مى بايست انجام مى دادند و نداده اند ، يا از انجام دادن آنها نهى شده اند ، ولى آنها را به جا آورده اند ، و بارِ گناهان خويش بر پشت مى كشند و از حمل آنها ناتوان اند ، و هِق هِق كنان، مى گريند و زارزنان ، هم نوايى مى كنند و از سر پشيمانى و اعتراف [به گناهان] ، به درگاه پروردگارشان فرياد كمك خواهى سر مى دهند ـ ، آنان را نشانه هاى راهيابى و چراغ هاى تاريكى ها خواهى يافت كه فرشتگان ، آنان را در ميان گرفته اند و آرامش بر ايشان فرود آمده است و درهاى آسمان ، به رويشان گشوده شده و كرسى هاى كرامت ها ـ در جايى كه خداوند از آن جا بر ايشان اشراف دارد ـ ، آماده شده است و [خداوند] از تلاش آنان خرسند است و مقام ايشان را ستوده است .
[آنان] با نيايش به درگاهش نسيم عفو و بخشش را استشمام مى كنند ، گروگانِ نيازمندى به فضل اويند ، و در برابر عظمتش اسيرانى ذليل اند . درازىِ اندوه ، دل هايشان را ريش ساخته و گريه هاى طولانى ، چشمانشان را خسته كرده است . به هر درى به درگاه خداوند ، دست نياز و زارى مى كوبند و از او كه عرصه هاى فراخِ بخشايشش ، تنگى ندارد و هيچ خواهنده اى از درگاهش نوميد باز نمى گردد ، درخواست مى كنند .
پس ، تو خود به حساب خويش رسيدگى كن ، كه ديگران ، خود حسابرسى دارند .


منتخب نهج الذكر (ع-ف)
32

۴۰.عنه عليه السلام :الآخِرَةُ دارُ قَرارٍ ، وَالدُّنيا دارُ فَناءٍ وزَوالٍ ، ولكِنَّ أهلَ الدُّنيا أهلُ غَفلَةٍ ، وكَأَنَّ المُؤمِنينَ هُمُ الفُقَهاءُ ؛ أهلُ فِكرَةٍ وعِبرَةٍ ، لَم يُصِمَّهُم عَن ذِكرِ اللّهِ جَلَّ اسمُهُ ما سَمِعوا بِآذانِهِم ، ولَم يُعمِهِم عَن ذِكرِ اللّهِ ما رَأَوا مِنَ الزِّينَةِ بِأَعيُنِهِم ، فَفازوا بِثَوابِ الآخِرَةِ ، كَما فازوا بِذلِكَ العِلمِ . ۱

۴۱.عدّة الداعي عنهم عليهم السلام: إنَّ فِي الجَنَّةِ قِيعانا ۲ ، فَإِذا أخَذَ الذّاكرُ فِي الذِّكرِ أخَذَتِ المَلائِكَهُ في غَرسِ الأَشجارِ ، فَرُبَّما وَقَفَ بَعضُ المَلائِكَةِ ، فَيُقالُ لَهُ : لِمَ وَقَفتَ؟ فيقول : إنَّ صاحِبي قَد فَتَرَ ـ يَعني عَنِ الذِّكرِ ـ . ۳

راجع : ص 122 (بركات الذكر / نزول الملائكة) .

و ـ رِجالُ الذِّكرِ

الكتاب

«فِى بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْاصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَـرَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَوةِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَوةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَـرُ» . ۴

الحديث

۴۲.الإمام عليّ عليه السلامـ مِن كَلامٍ قالَهُ عِندَ تِلاوَتِهِ :«يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْاصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَـرَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ»ـ: إنَّ اللّهَ سُبحانَهُ وتَعالى جَعَلَ الذِّكرَ جِلاءً لِلقُلوبِ ، تَسمَعُ بِهِ بَعدَ الوَقرَةِ ۵ ، وتُبصِرُ بِهِ بَعدَ العَشوَةِ ۶ ، وتَنقادُ بِهِ بَعدَ المُعانَدَةِ. وما بَرِحَ للّهِِ ـ عَزَّت آلاؤُهُ ـ فِي البُرهَةِ بَعدَ البُرهَةِ ، وفي أزمانِ الفَتَراتِ ۷ ، عِبادٌ ناجاهُم في فِكرِهِم ، وكَلَّمَهُم في ذاتِ عُقولِهِم ، فَاستَصبَحوا بِنورِ يَقَظَةٍ فِي الأَبصارِ وَالأَسماعِ وَالأَفئِدَةِ ، يُذَكِّرونَ بِأَيّامِ اللّهِ ، ويُخَوِّفونَ مَقامَهُ ، بِمَنزِلَةِ الأَدِلَّةِ فِي الفَلَواتِ ۸ ، مَن أخَذَ القَصدَ ۹ حَمِدوا إلَيهِ طَريقَهُ ، وبَشَّروهُ بِالنَّجاةِ ، ومَن أخَذَ يَمينا وشِمالاً ذَمُّوا إلَيهِ الطَّريقَ ، وحَذَّروهُ مِنَ الهَلَكَةِ ، وكانوا كَذلِكَ مَصابِيحَ تِلكَ الظُّلُماتِ ، وأَدِلَّةَ تِلكَ الشُّبُهاتِ .
وإنَّ لِلذِّكرِ لَأَهلاً، أخَذوهُ مِنَ الدُّنيا بَدَلاً ، فَلَم تَشغَلهُم تِجارَةٌ ولا بَيعٌ عَنهُ ، يَقطَعونَ بِهِ أيّامَ الحَياةِ ، ويَهتِفونَ بِالزَّواجِرِ عَن مَحارِمِ اللّهِ في أسماعِ الغافِلينَ ، ويَأمُرونَ بِالقِسطِ ويَأتَمِرونَ بِهِ ، ويَنهَونَ عَنِ المُنكَر ويَتَناهَونَ عَنهُ ، فَكَأَنّما قَطَعوا الدُّنيا إلَى الآخِرَةِ وهُم فيها ، فَشاهَدوا ما وَراءَ ذلِكَ ، فَكَأَنَّمَا اطَّلَعوا غُيوبَ أهلِ البَرزَخِ في طُولِ الإِقامَةِ فيهِ ، وحَقَّقَتِ القِيامَةُ عَلَيهِم عِداتِها ، فَكَشَفوا غِطاءَ ذلِكَ لِأَهلِ الدُّنيا ، حَتّى كَأَنَّهُم يَرَونَ ما لا يَرَى النّاسُ ، ويَسمَعونَ ما لا يَسمَعونَ .
فَلَو مَثَّلتَهُم لِعَقلِكَ ـ في مَقاوِمِهِمُ ۱۰ المَحمودَةِ ، ومَجالِسِهِمُ المَشهودَةِ ، وقَد نَشَروا دَواوينَ أعمالِهِم ، وفَرَغوا لِمُحاسَبَةِ أنفُسِهِم عَلى كُلِّ صَغيرَةٍ وكَبيرَةٍ اُمِروا بها فَقَصَّروا عَنها ، أو نُهوا عَنها فَفَرَّطوا فيها ، وحَمَّلوا ثِقَلَ أوزارِهِم ظُهورَهُم ، فَضَعُفوا عَنِ الاِستِقلالِ بِها ، فَنَشَجوا ۱۱ نَشيجا ، وتَجاوَبوا نَحيبا ، يَعِجّونَ إلى رَبِّهِم مِن مَقامِ نَدَمٍ وَاعتِرافٍ ـ لَرَأَيتَ أعلامَ هُدىً ، ومَصابيحَ دُجىً ، قَد حَفَّت بِهِمُ المَلائِكَةُ ، وتَنَزَّلَت عَلَيهِمُ السَّكينَةُ ، وفُتِحَت لَهُم أبوابُ السَّماءِ ، واُعِدَّت لَهُم مَقاعِدُ الكَراماتِ ، في مَقعَدٍ اطَّلَعَ اللّهُ عَلَيهِم فيهِ ، فَرَضِيَ سَعيَهُم ، وحَمِدَ مَقامَهُم . يَتَنَسَّمونَ ۱۲ بِدُعائِهِ رَوحَ ۱۳ التَّجاوُزِ . رَهائِنُ فاقَةٍ إلى فَضلِهِ ، واُسارى ذِلَّةٍ لِعَظَمَتِهِ . جَرَحَ طُولُ الأَسى قُلوبَهُم ، وطُولُ البُكاءِ عُيونَهُم . لِكُلِّ بابِ رَغبَةٍ إلَى اللّهِ مِنهُم يَدٌ قارِعَةٌ ، يَسأَلونَ مَن لا تَضيقُ لَدَيهِ المَنادِحُ ۱۴ ، ولا يَخيبُ عَلَيهِ الرّاغِبونَ .
فَحاسِب نَفسَكَ لِنَفسِكَ ، فَإِنَّ غَيرَها مِنَ الأَنفُسِ لَها حَسيبٌ غَيرُكَ . ۱۵

1.الكافي : ج ۲ ص ۱۳۳ ح ۱۶ ، بحار الأنوار : ج ۷۳ ص ۳۶ ح ۱۷ ؛ البداية والنهاية : ج ۹ ص ۳۱۰ نحوه .

2.القاعُ : أرض واسعة سهلة مطمئنّة مستوية حُرّة ، لاحُزونة فيها ولا ارتفاع ولا انهباط ، والجمع : أقواع وأقوُع وقيعان (لسان العرب : ج ۸ ص ۳۰۴).

3.عدّة الداعي : ص ۲۳۹ ، بحار الأنوار : ج ۹۳ ص ۱۶۳ ح ۴۲.

4.النور : ۳۶ و ۳۷ .

5.الوَقْرة : هي المرّة من الوَقْر ؛ ثِقَل السمع (النهاية : ج ۵ ص ۲۱۳) .

6.العَشْوَة : المرّة من العشا ؛ أي سوء البصر بالليل والنهار ، أو العمى (القاموس المحيط : ج ۴ ص ۳۶۲) .

7.الفَتْرة : ما بين الرسولين من رسل اللّه تعالى من الزمان الذي انقطعت فيه الرسالة (النهاية : ج ۳ ص ۴۰۸) .

8.الفلاة : القَفْر أو المفازة لا ماءَ فيها ، أو الصحراء الواسعة (القاموس المحيط : ج ۴ ص ۳۷۵) .

9.القصد : الرشد . قصد في الأمر قصدا : توسّط وطلب الأسَدّ ، ولم يُجاوز الحدّ (المصباح المنير : ص۵۰۵) .

10.جمع مقام (بحار الأنوار : ج ۶۹ ص ۳۲۸) .

11.نشج الباكي ينشِجُ نشيجا : غصّ بالبكاء في حلقه من غير انتحاب (القاموس المحيط : ج ۱ ص ۲۰۹) .

12.النَّسَم : نَفَس الريح إذا كان ضعيفا كالنسيم. وتَنَسَّم : تنفّس. وتَنَسَّمَ النسيمَ : تشمّمه (القاموس المحيط : ج ۴ ص ۱۸۰) .

13.الرَّوح : الراحة والرحمة ونسيم الريح (القاموس المحيط : ج ۱ ص ۲۲۴) . أي يدعون ويتوقّعون بدعائه تجاوزه عن ذنوبهم (بحار الأنوار : ج ۶۹ ص ۳۲۹).

14.النُّدْح : الأرض الواسعة ، والمنادح : المفاوز (الصحاح : ج ۱ ص ۴۰۹) .

15.نهج البلاغة : الخطبة ۲۲۲ ، بحار الأنوار : ج ۶۹ ص ۳۲۵ ح ۳۹ .

  • نام منبع :
    منتخب نهج الذكر (ع-ف)
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: افقي، رسول؛ مترجم: شيخي، حميد رضا
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 107199
صفحه از 640
پرینت  ارسال به