و ـ گنجى از گنج هاى عرش
۶۸۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :چون از مأموريتى كه خداوند در باره آسمان ها و زمين به من داده بود ، فراغت يافتم ، گفتم : خداوندا! هيچ پيامبرى پيش از من نبود ، مگر آن كه او را كرامتى بخشيدى...
براى من ، چه قرار دادى؟
خداوند فرمود : «آيا نه اين است كه بهتر از همه اينها را به تو داده ام؟ از من ياد نمى شود ، مگر آن كه در كنار من ، از تو نيز ياد شود ، سينه هاى امّتت را اناجيل ۱ قرار داده ام كه قرآن را از بَر مى خوانند ، در حالى كه چنين چيزى را به هيچ امّتى نداده ام ، و گنجى از گنج هاى عرشم را به تو داده ام [و آن عبارت است از] : هيچ نيرو و توانى نيست ، مگر به يارى خداى والا و بزرگ » .
ز ـ تسبيح حاملان عرش
۶۸۶.امام صادق عليه السلام :حاملان عرش ، چون رفتند كه عرش را بردارند ، نتوانستند آن را بلند كنند . پس خداوند به ايشان «هيچ نيرو و توانى نيست ، مگر به يارى خدا» را الهام فرمود . پس آن را برداشتند .
ح ـ گوناگون
۶۸۷.امام صادق عليه السلام :پيامبر خدا ، در جمعى از يارانش فرمود : «سپرهايتان را برگيريد» .
گفتند : مگر دشمنى آمده است ، اى پيامبر خدا؟
فرمود : «نه . سپرهايتان در برابر آتش را .
بگوييد : پاكا خدا و ستايش ، خداى را! معبودى جز خدا نيست خدا ، بزرگ تر است . هيچ نيرو و توانى نيست ، مگر به يارى خداى والا و بزرگ ؛ زيرا كه اين جملات ، در روز قيامت ، از پيش و از پس [آدمى] مى روند و او را نجات مى دهند ، و در نزد خداوند ، ماندگارهاى نيك اند» .