9
سهم زنان در نشر حديث

بخواند ، و روزه بگيرد ، و طواف كند ، و اين فقط در وقتى است كه حامله باشد يا طفل خود را شير دهد . اين زن ، قرين رحمت خداست كه حايض نيست و اجازه ركوع و سجود و قيام و طهارت به وى داده شده است ، و اجازه صيام به وى داده شده است ، و اجازه طواف گِرد كعبه به وى داده شده است . بنا بر اين ، زنان بايد پيوسته يا حامله باشند يا شير دهند ؛ تا در كاروان انسانيت و حركت به سوى معبود و محبوب و قبله مشتاقان و كعبه عاشقان و پويندگان به سوى حرم و حريم امن و امان او ، با مردان هم آهنگ باشند . اگر زنى به جاى دخول و شركت در كارها و فنون و صنايع اجتماعى ، بچه بزايد و بزرگ كند و تحويل اجتماع دهد ، با خدمات وجودى ، خود را در اعلاترين درجه ، با ضريب تعداد فرزندان خود ، بالا برده است . اينها همه به جاى خود محفوظ ، و در عين حال ، تحصيل كمالات معنوى و علوم الهى و تحصيل دانش هايى كه به درد بانوان مى خورد ، از قبيل خانه دارى ، خياطى ، غذاپزى ، بهداشت و حفظ الصحه ، قابلگى و پزشكى زنان و علوم فراگيرى تربيت فرزند و غيرها كه بسيار است ، ابدا با بچه دارى منافات ندارد ؛ بلكه كمال ملايمت را نيز دارد ۱
آية اللّه سيّد حسن مدرّس ، در مجلس دوم شوراى ملّى (1329ق) ، در مورد انتخاب زنان به عنوان نماينده ، با اعتراض مى گويد :
از اول عمر تا حال ، بسيار در برّ و بحر ممالك ، اتفاق افتاده بود براى بنده ، بدن بنده به لرزه نيامد و امروز بدنم به لرزه آمد . اشكال بر كميسيون اين كه اولاً نبايد نسوان را در منتخبين برد ، [چرا] كه از كسانى كه حقّ انتخاب ندارند ، نسوان هستند ؛ مثل اين كه بگويند از ديوانه ها نيستند ، سفها نيستند . اين اشكال است بر كميسيون ، و امّا جواب ، ما بايد بدهيم ، از روى برهان . نزاكت و غير نزاكت! رفاقت است! از روى برهان بايد صحبت كرد و برهان ، اين است كه امروز ما هر چه تأمل مى كنيم مى بينيم خداوند ، قابليت در اينها قرار نداده است كه لياقت حقّ انتخاب [شدن] را داشته باشند . مستضعفين و مستضعفات و آنها ، از آن نمره اند كه عقول آنها استعداد ندارد . . . . ۲

1.همان ، ص ۱۸۲ .

2.زن در جامعه قاجار ، ص ۴۵ .


سهم زنان در نشر حديث
8

تعريف ، علوم اسلامى در شش حوزه دسته بندى مى شود :
1 . علوم قرآن و تفسير ؛
2 . حديث و علوم حديث ؛
3 . كلام و فلسفه ؛
4 . اخلاق و عرفان ؛
5 . فقه و اصول ؛
6 . تاريخ و سيره .
سه . براى بررسى نقش زنان در پيدايش ، گسترش و تحوّل علوم اسلامى و مقايسه آن با نقش مردان ، بايد شرايط فرهنگى و اجتماعى حاكم بر گذشته را در نظر داشت تا به تحليل و ارزيابى منصفانه و واقع بينانه رسيد . اين شرايط را اين گونه مى توان ترسيم كرد :

1 . محدوديت هاى ذهنى و فرهنگى براى آموزش و كارهاى علمى زنان

روايات فراوانى دلالت دارد بر اين كه به زنان نوشتن مياموزيد و يا از قرآن تنها سوره نور را به آنها ياد دهيد . چنين رواياتى ، گذشته از صحّت و سقم آن ، در شكل گيرى ذهنيت فرهنگى مسلمانان تأثيرگذار بوده است . از سوى ديگر ، باور و تلقّى عمومى و برخى از متفكّران چنين بوده كه زن براى رفع نيازهاى جنسى مرد و يا حداكثر توليد مثل خلق شده است . اين باور و تلقى ، بر ذهنيت زنان و جامعه انسانى تأثير منفى مى گذارد و اصالت را در كاركردِ زن به همين امور تقليل مى دهد . به اين نمونه ها بنگريد :
علّامه سيد محمّدحسين تهرانى معتقد است :
وظيفه زن ، در خانه نشستن و در خانه ماندن است . سلامت و سعادت زن در اين است كه يا حامله باشد يا بچه در زير پستان خود داشته باشد . ۱ . . . زن ، بايد مانند مرد ، پيوسته راه تقرّب بپيمايد ، و آن وقتى است كه دوش به دوش مرد نماز

1.انوار الملكوت ، ج ۱ ، ص ۱۷۸ .

  • نام منبع :
    سهم زنان در نشر حديث
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 35429
صفحه از 276
پرینت  ارسال به